در طول تاريخ هنر، خودنگارگري همواره يکي از موضوعات محبوب هنرمندان بوده است. در برخي از موارد، خودنگارهها تنها تصاوير به جاي مانده از چيرهدستترين نقاشان جهان است.

به گزارش گالري آنلاين، ايسنا به نقل از مدرنمت نوشت، خودنگارگري که فراتر از سبک خاصي است، در هر جنبش اصلي، از رنسانس ايتاليايي الهام گرفته تا دوره پست مدرن و معاصر، رايج بوده است.
با در نظر گرفتن اين نکته که هنرمنداني همچون «رامبرانت»، «پيکاسو»، «فريدا کالو»، «نورمن راکول»، «کلود مونه» و «وينسنت ونگوگ»، محبوبيت خودنگاره را ميتوان دريافت. و اگرچه به نظر نميرسد که هنرمندان قديمي مانند «ميکل آنژ» و «رافائل» وجه اشتراک قابل توجهي با هنرمندان مدرن مانند «اندي وارهول» و «يايويي کوساما» داشته باشند، اما علاقه به خلق خودنگاره درنهايت همه آنها را به يک نقطه مشترک ميرساند.
در ادامه، تعدادي از مشهورترين خودنگارههاي برجستهترين هنرمندان جهان را تماشا خواهيد کرد:
«آلبرشت دورر»

آلبرشت دورر، هنرمند آلماني بود که به خاطر حکاکيهاي چوبي پر جزئيات شهرت زيادي دارد، اما در واقع، اين هنرمند «رنسانس شمالي« در طول زندگياش چندين خودنگاره مهم خلق کرد. تابلو نقاشي «خودنگاره در ۲۸سالگي» که در اواسط قرن ۱۵ به پايان رسيد، خودنگاره قابلتوجهي است، چراکه «دورر» در آن خود را به گونهاي به تصوير کشيده است که شبيه شبيه تصويرگريهاي مسيح است و به بيننده نشان ميدهد که شايد استعدادهاي او خدادادي باشد.
اين نقاشي مشهور دومين خودنگاره «آلبرشت دورر» محسوب ميشود. او با پوشيدن کت خز گرانبهايي، مخاطبان را مجذوب خود ميکند. در سمت چپ اين نقاشي، امضاي او به همراه تاريخ خلق اين اثر هنري را ميبينيم. در سمت راست آن نيز عبارتي وجود دارد که اين هنرمند خلق اين خودنگاره در بيست و هشتسالگياش را اعلام کرده است.
کت مجلل «دورر» به جايگاه اجتماعي بالاي او اشاره دارد، اما مهمترين نکته در اين خودنگاره نگاه خيره او و حالت دستانش است که تا حدي يادآور نقاشي مشهور «سالواتور موندي» است.
اين نقاشي امروزه در موزه هنر «آلته پيناکوتک» واقع در مونيخ نگهداري ميشود.
«لئوناردو داوينچي»

نقاشي «پرتره مردي با گچ سرخ» اثر «لئوناردو داوينچي» که در ۱۵۱۲ ميلادي خلق شده است، اغلب به عنوان خودنگاره اين هنرمند در نظر گرفته ميشود. با توجه به اينکه «لئوناردو» در سال ۱۴۵۲ ميلادي متولد شده بود، بايد در اين نقاشي ۶۰ ساله باشد.
«داوينچي» علاوه بر اينکه مواد اوليه متفاوتي را براي خلق آثار هنري امتحان کرده بود، روشهاي مبتکرانه را براي خلق ترکيبهاي خيرهکننده به کار ميگرفت. در حقيقت، ترکيب مثلثي «داوينچي» که امضاي او محسوب ميشود، امروزه همچنان مورد استفاده قرار ميگيرد و به عنوان يکي از دوستداشتنيترين طرحبنديهاي بصري نقاشي شناخته ميشود.
با اينکه «داوينچي» بيشتر براي خلق نقاشيهايي همچون «موناليزا» و «شام آخر» به عنوان يک اسطوره در تاريخ هنر شناخته ميشود، اما کارنامه هنري او تقريبا کوچک بود: فقط ۱۷ مورد اثر منسوب به او امروزه به جاي مانده است.
«رامبرانت»

با اينکه تعداد زيادي از خودنگارههاي «رامبرانت» تا به امروز به جاي مانده است، نقاشي «خودنگاره» سال ۱۶۶۰ يک نمونه بينظير از روش منحصربفرد اين هنرمند عصر طلايي هلند در بهکارگيري نور، ضربات قلممو و ترکيب رنگ تيره است.
«رامبرانت فان راين» به اندازهاي شهرت دارد که ما حتي امروزه اين نقاش چيرهدست هلندي را با نام کوچک صدا ميزنيم. او که تابلوهاي نقاشي با موضوعات مختلفي از جمله منظره و صحنههاي تاريخي و اسطورهاي را خلق ميکرد، در بخش اعظمي از قرن هفدهم ميلادي چهره برجسته هنر هلند بود. او علاوه بر اينکه برخي از مهمترين پرترههاي گروهي عصر طلايي هلند را خلق کرده است، حدود ۸۰ خودنگاره در قالب تابلو نقاشي و طراحي از خود به جاي گذاشت.
بهرهگيري استادانه «رامبرانت» از نور، او را به يکي از محبوبترين نقاشان در بين هنردوستان امروزي تبديل کرده است. تابلوهاي نقاشي «گشت شبانه» و «کلاس تشريح دکتر نيکولاس تولپ» از مشهورترين آثار هنري او به شمار ميروند.
«گوستاو کوربه»

اين تابلو نقاشي که «مرد سراسيمه» نام دارد، يک نقاشي رئال از «گوستاو کوربه»است که به عنوان مشهورترين خودنگاره او شناخته ميشود. «کوربه» اين نقاشي را در سال ۱۸۴۵ ميلادي خلق کرده است و در آن از عناصر «رمانتيسم» و «رئاليسم» استفاده کرده است. اين تابلو نقاشي امروزه در يک مجموعه خصوصي نگه داشته ميشود.
«کلود مونه»

«خودنگاره با کلاه بره» که اين هنرمند امپرسيونيست فرانسوي را با کلاه بره و ريش مشهورش به تصوير کشيده است. اين تابلو نقاشي رنگ روغن نيز در يک مجموعه خصوصي نگهداري ميشود.
«کلود مونه» که سهپايه نقاشي را به خارج از کارگاه و فضاي باز برد و سوژههاي مختلف را در نور و زمان متفاوت نقاشي کرد، شايد محبوب ترين نقاش امپرسيونيست باشد. در حالي که برخي از آثار هنري او، مانند مجموعه «نيلوفرهاي آبي»، در سطح جهاني شناخته شدهتر هستند، او آثار هنري بسيار ديگري را نيز را در طول دوران خلاقيت خود خلق کرده است. از جمله اين نقاشيها به مجموعه «کومهها» ميتوان اشاره کرد.
موزه اورسي و موزه هنرهاي زيباي بوستون بهترين مکانها براي تماشاي آثار اين هنرمند به شمار ميروند.
«پل گوگن»

اين خودنگاره پالت رنگارنگ مشهور «پل گوگن»، هنرمند برجسته پست امپرسيونيست را به بهترين شکل به تصوير کشيده است. از بين بيش از ۴۰ خودنگارهاي که از «گوگن» به جاي مانده است، اين نقاشي مشهورترين آنها است.
«پل گوگن» (۱۹۰۳-۱۸۴۸) يک هنرمند فرانسوي پست امپرسيونيست بود. اغلب آثار اين هنرمند با جنبشهاي هنري نمادگري و ترکيبگري آميختهاند و حس آثار جنبش بدويگرايي را منتقل ميکنند. او از رنگهاي درخشان و عادي و خطوط واضح و مشخص براي به تصوير کشيدن اجسام استفاده ميکرد. «گوگن» دوست «وينسنت ونگوگ» بود و اين دو منبع الهام يکديگر هنگام خلق تابلوهاي نقاشي در جنوب فرانسه بودند.
«وينسنت ونگوگ»

«ونگوگ» نيز همچون بسياري از پيشگامان جنبشهاي هنر مدرن، خودنگارههاي متعددي از خود به جاي گذاشت. با اين حال «خودنگاره با گوشبادپيچيشده» شايد مشهورترين خودنگارههاي اين نقاش هلندي باشد.
با اينکه «ونگوگ» امروزه به عنوان يکي از تاثيرگذارترين نقاشان هنر غرب شناخته ميشود اما اين نقاش در دوران حيات به موفقيت چنداني دست پيدا نکرد. با اين حال، نقاشيهاي خيرهکننده او از اوايل قرن بيستم مورد توجه و تحسين قرار گرفتند. اين نقاش پست امپرسيونيست که از ضربات قلممو خاص و رنگهاي چشمگير براي خلق تابلوهاي نقاشي استفاده ميکرد، با خلق اين تابلوهاي نقاشي مسير را براي هنر مدرن هموار کرد.
تابلوهاي نقاشي «ونگوگ» به ويژه «شب پرستاره» به اندازهاي محبوب است که امروزه موضوع نمايشگاههاي هنري ويژهاي است که با استفاده از نورپردازي برگزار ميشوند. مجموعه تابلوهاي نقاشي «آفتابگردانها» نيز از ديگر آثار قابل توجه او به شمار ميروند.
«پل سزان»

اگرچه «پل سزان»، نقاش پست امپرسيونيست فرانسوي، اغلب به خاطر به تصويرکشيدن مناظر کوهستاني و طبيعتهاي بيجان شهرت دارد؛ اما او گاهي اوقات خود را نيز به تصوير ميکشيد. تابلو نقاشي «خودنگاره» که در فاصله سال ۱۸۷۸ تا ۱۸۸۰ خلق شده است، ضربات خاص قلممو و استفاده منحصر به فرد از رنگ ارا به نمايش ميگذارد. موزه اورسي، موزه هنر مدرن و موزه هرميتاژ از بهترين مکانها براي تماشاي آثار او به شمار ميروند.
«ادوارد مونک»

«ادوارد مونک» نقاش نروژي، بهخاطر نقاشيهاي تاريک و ترسناک اکسپرسيونيستياش شناخته ميشود و «خودنگاره با بازوي اسکلت»(۱۸۹۵) نيز از اين قاعده مستثني نيست. اين اثر هنري عجيب در ابتدا با جوهر و گچ ليتوگرافي خلق شد و از زمان پيدايش چندين بار تجديد چاپ شده است. در بازتوليدهاي بعدي، مونک حتي بازوي اسکلتي و امضاي خود را سياه کرد. امروزه بيشتر مردم «مونک» را براي خلق تابلو نقاشي «جيغ» ميشناسند.
«پابلو پيکاسو»

با اينکه سبک دائماً در حال تغيير پابلو پيکاسو در کل کارنامه او مشهود است، اين امر در روند خلق خودنگارههاي بيش از هر زمان ديگري بيشتر به چشم ميخورد. از ميان همه اين تصويرها، خودنگاره او از سال ۱۹۰۷ به درستي انتقال او را از بدويگرايي به کوبيسم يعني دو مورد از شناختهشدهترين دورههاي فعاليت هنري او را نشان ميدهد.
«پيکاسو» با وجود ۸۰ سال فعاليت هنري در سبکهاي مختلف و خلق بيش از ۲۰,۰۰۰ اثر هنري، بيشک يکي از مشهورترين نامهاي هنر غرب است. نقش او در شکلگيري «کوبيسم» به اندازهاي کافي است که نام او را در کتابهاي تاريخ ماندگار کند، اما «پيکاسو» کارنامه پربارتري از خود به جاي گذاشت. او در هنر کلاسيک به تسلط رسيد و سپس با تغيير آن به سبکي جديد، تازه و مدرن رسيد. «گرنيکا» از مشهورترين آثار هنري او محسوب ميشود. موزه پيکاسو، موزه ملي مرکز هنر رينا سوفيا و موزه هنر مدرن(MoMA) از بهترين مکانها براي تماشا آثار اين هنرمند برجسته اسپانيايي محسوب ميشوند.
«فريدا کالو»

«فريدا کالو» که هنرمند محبوب مکزيکي بود، تعداد قابلتوجهي خودنگاره خلق کرد؛ با اين وجود نقاشي «خودنگاره با گردنبند خار و مرغ مگس»(۱۹۴۰) يکي از مهمترين آثار هنري او محسوب ميشود.
مجموعه خودنگارههاي «فريدا کالو» و نزديکي او به ميراث فرهنگياش، اين هنرمند مکزيکي را به يکي از بزرگترين نقاشان قرن بيستم تبديل کرده است. «کالو» امروزه به عنوان يکي از چهرههاي برجسته فرهنگ عامه شناخته ميشود اما نبايد از مهارتهاي بالاي او به عنوان يک نقاش و ابتکارهاي او براي معرفي فرهنگ مکزيک به طيف وسيعي از مخاطبان غافل شد. «دو فريدا»(۱۹۳۲)، «خودنگاره با گردنبند خار و مرغ مگس»(۱۹۴۰) از مشهورترين آثار هنري اين نقاش به شمار ميروند.
«سالوادور دالي»

جاي تعجب نيست که سالوادور دالي، هنرمند اسپانيايي و استاد سورئاليست، رويکردي غيرمتعارف براي به تصوير کشيدن خود در نقاشي «خودنگاره نرم با بيکن کبابي» در پيش گرفت. اين اثر هنري در سال ۱۹۴۱ ميلادي خلق شده است. با توجه به ظاهر مبهم آن، ممکن است تعجب کنيد که چنين چهرهاي چگونه ميتواند تصويرگر «دالي» باشد، با اين حال، با دقت نگاه کنيد و سبيل نمادين و رو به بالا «دالي» را ببينيد.
«سالوادور دالي» با نام کامل «سالوادور فليپه ژاسنتو دالي دوفک» نقاش و هنرمند معروف اسپانيايي بود که در سال ۱۹۰۴ در شهر کوچکي در شمال اسپانيا زاده شد.
معروفترين اثر «سالوادور دالي»، «تداوم حافظه» نام دارد که در سال ۱۹۳۱ خلق شد. اين نقاش معروف به دليل شخصيت متظاهر و سبک نقاشي ويژهاش يکي از بهترين هنرمندان دوره مدرن باقي مانده است. با وجود اين که منتقدان بارها از او به دليل داشتن شخصيت متظاهرانه انتقاد کردهاند، اما همواره آثار باارزشش سبب نجات شهرتش شدهاند. مناظر تابلوهاي اين هنرمند اغلب مملو از اشياء عجيب است.
«سالوادور دالي» همچنين در عرصه عکاسي، مجسمهسازي و فيلمسازي هم فعاليت داشت. «دالي» که از نقاشان سبک سورئاليسم اسپانيا محسوب ميشود، در ۲۳ ژانويه سال ۱۹۸۹ در اثر سکته قلبي درگذشت و همانطور که تقاضا کرده بود، در نزديکي موزه «دالي» به خاک سپرده شد.
«مارسل دوشان»

مانند بسياري از کارهاي «مارسل دوشان»، تابلو «خودنگاره در پروفايل» (۱۹۵۷) رويکرد آوانگارد اين هنرمند فرانسوي را براي خلق با استفاده از کاغذ را نشان ميدهد. اين تابلو از کاغذ پاره شدهاي تشکيل شده است که روي مقوا چسبانده شده است. در حالي که ممکن است به نظر برسد که متن نوشته شده در پس زمينه امضاي هنرمند باشد، اما در واقع نوشته «Marcel déchiravit» به عبارت «مارسل اين را به سرعت پاره کرد» ترجمه ميشود.
«نورمن راکول»

«نورمن راکول»، هنرمند و تصويرگر آمريکايي بود که بيشتر براي تصويرگري جلد مجله «ستردي ايونينگ پست» شناخته ميشود. در ۱۳ فوريه ۱۹۶۰ يعني ۴۴ سال پس از پيوستن «راکوب» به اين مجله، مطلبي درباره زندگينامه اين هنرمند در مجله منتشر شد.. راکول براي جلد اين شماره از مجله مأمور شد تا خود را به تصوير بکشد و بنابراين، او اين خودنگاره هوشمندانه را خلق کرد.
