نگاهی به آثار نقاشی آبرنگ سمیه کریمی

تکریم و تجلیل از طبیعت با آب و رنگ

به قلم احمدرضا دالوند

یک حکمت قدیمی هندو می گوید : " ذهن برای کسانی که آن را کنترل نمی کنند مثل یک دشمن عمل می کند".

ذهن هنرمند آبرنگ ، با اوکار می کند نه بر علیه او... و همه راز یک قطعه کوچک آبرنگ نه الزاما در تمهیدات تکنیکی ؛ که در تهمیدات ذهنی و حسی هنرمند نهفته است .

یک هنرمند آبرنگ ، مسلط بر ذهن خود است ، او با قدرت کنترل سیال ترین عنصر طبیعت بر روی صفحه اش ، حتی سرکش ترین حالات آب و رنگ را مهار می کند.

هنرمند آبرنگ ، در اوج تمرکز ، با نگاهی از عمق جان ، ریزش رنگ و لغزش آب را بر سپیدی کاغذ متوقف می سازد، تا به اراده او بلغزند یا بایستند.

با این نگرش ، ذهن هنرمند برایش ابزاری قدرتمند و باشکوه است ، که باید آن را با قلبش بیامیزد.

اما ، زمان زیادی می گذرد تا هنرمند به ذهنیت اش بیاموزد که بر عشق تمرکز کند. وقتی به این راز دست یافت ، به تماشاگر آثارش می گوید : ببین چه اتفاقات شگفتی با آب و با رنگ بر سپیدی کاغذ رخ می دهد .

سمیه کریمی که سالها با روش دقیق طبیعت پردازی تجربه اندوزی کرده است ، در آخرین آثارش راهی درپیش گرفته که نوعی آزادی قلم و رگه هایی از آبستراکت بصری را در خود نهفته دارد. در این سبک آزاد که سرشار از لکه های رنگی با کنترل دقیق است ، شاهد یک فرایند دیالکتیکی از " مهار" قلم ، و " رهایی " رنگ به طور تؤامان هستیم . می خواهم بگویم که تجارب نخستین که سمیه کریمی از سر گذراند، دست و ذهن او را برای ورود به این مرحله آماده ساخته است .

با دیدن چنین آثاری است که پی می بریم ؛ هنر آبرنگ ، جلوه ای از شکوه ذهن انسانی است که هیچ تکنولوژی فوق مدرنی نمی تواند آن را شبیه سازی کند.

بسیاری شفافیت ها و زلالی ها وجود دارند که هرکس آن ها را نمی بیند، زیرا بسامدهای آنها فراتر از آن است که بتوانند ببینند، اما آن ها واقعیت دارند .

برای زیارت زلالی های جاری در پس و پشت طبیعت باید به آبرنگ هایی که هنرمندان آبرنگ کارخلق می کنند خیره شد . مثلا ، حسی در درخت های ساکن در دنیای آبرنگ وجود دارد که عشق تو را احساس می کند و به آن واکنش نشان می دهد. حسی که اگر آن را دریافتی سرشار از عشقی ریشه دار از جنس درخت می شوی ... درخت مکمل انسان است و تنفس پاک را هرلحظه به ریه های آدمی اهدا می کند . درخت با دریافت گازکربنیک و تولید اکسیژن ، رگبرگ حیات بر روی زمین است.

اگر صنایع گوناگون و رفتارهای ناشایست برخی از مردمان ، امکان حیات را از درخت سلب کرده اند ، هنرمندان طبیعت نگار که از ابزار لطیف آبرنگ بهره می گیرند ، به منادیان حفظ طبیعت و تکریم و تجلیل از درخت تبدیل شده اند. سمیه کریمی از این تابلو به آن تابلو به ستایش زیبایی لایتناهی خداوند ، کاشفانه راه شگفت انگیزش را طی می کند.

اصلا، در دنیای برساخته از هنرآبرنگ ، همه چیز زنده است ، زمین ، هوا ، آب ، گل ، کوه ، ابر، سقف های شیروانی ، چتر، باران ، برف ، ... با نقاشی آبرنگ دنیایی پدیدار می شودکه چند درجه شفاف تر ، چند مرتبه عاشق تر، و چند مرحله زیباتر از دنیای متعارف و معمول است .

هنرمندانی همچون سمیه کریمی ، در کوران حوادث روزگار، جهان را زیباتر، انسان را پاک تر ، و چشم انداز بشری را لطیف تر می خواهند. نگاهش کنیم ...


logo-samandehi