ساختمان موزه هنرهاي معاصر تهران خود به مثابه اثري هنري است؛ اثري که علاوه بر قلب تپندهاش که حيات آن را تضمين ميکند محيط بيروني آن نيز عامل پويايي و حرکتش رو به جلو محسوب ميشود. اين موزه که چند روزي است با حاشيه «تغيير رنگ سقفهاي مسي» مواجه شده، با اتکاء به قلب تپنده و بدنه پوياي خود در گوشه غربي پارک لاله زندگي ميکند.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، عمارت بادگيرها به دليل اهميت بيش از اندازهاش، طي سالها چند باري با حواشي و مسائلي نيز روبهرو شده است. مسائلي که گاه به درون و گاه به فضاي بيروني موزه مربوط بود. مواردي چون انتشار تصاوير دو حشره روي عکسهاي برند و هيلا بِکر، اجراي يک پرفورمنس بالاي اثر «ماده و فکر» که موجب ريخته شدن روغن به بيرون از حوض شد، کاشت صيفيجات در حياط موزه هنرهاي معاصر و … . حالا اين موزه مهم پس از گذراندن دورهاي آرامش خبري، با فرضيهاي درباره «تغيير رنگ سقفهاي مسي» روبهرو شده است. فرضيهاي که انتشار تصاوير قديمي و کمتر ديده شده موزه در فضاي مجازي، گمانهزنيها درباره صحت و سقم آن را بيشتر کرد.

موزه هنرهاي معاصر تهران در زمان ساخت
حاشيه جديد سقف موزه چه بود؟
يکي از کاربران صفحات مجازي که خود را معمار، طراح و پژوهشگر معرفي کرده است و سه سال در موزه هنرهاي معاصر براي برگزاري نمايشگاه «باغ ايراني» کار کرده، در صفحه شخصي خود نوشته بود: «سه سال در موزههنرهاي معاصر براي برگزاري نمايشگاه باغ ايراني کار کردم. در آن ايام در مورد سياه شدن مسهاي سقف موزه پرس و جو کردم … چرا سياهشان کردند و نگذاشتند که خودبه خود به رنگ سبز ـ آبي تغيير رنگ دهد…
کارمندان قديمي به من پاسخ دادند که در زمان جنگ ايران و عراق و در زمان بمباران براي اينکه سقف در شب در برابر کوچکترين نور مشخص ميشد ناچار شدند آن را رنگ کنند تا موزه هدف قرار نگيرد.»

تصاويري از رنگ ابتدايي سقف موزه هنرهاي معاصر که بر اساس آنچه مسئولان موزه اعلام کردند حالا اکسيد شده و به رنگ نوک مدادي تغيير کرده است.
پاسخ به فرضيه مطرحشده درباره رنگ سقفها
اين محتوا فرضيهاي جديد را هم درباره احتمال رنگ زدن سقف موزه به ميان آورد که حسن نوفرستي مدير روابط عمومي موزه هنرهاي معاص رتهران که اعضاي قديمي موزه هنرهاي معاصر است در اين رابطه، اظهار کرد: روکش سقفهاي بادگيرهاي موزه از مس کار شده است. طبيعتا اين سقفها بعد از مدتي که در برابر آب و هوا قرار گرفتند، تغيير رنگ دادند.
او ادامه داد: مسي که در آب و هواي خشک اکسيد شود به رنگي که حالا هست در ميآيد، اين موضوع که در فضاي مجازي عنوان شده مس پس از زنگ زدن به سبز تغيير رنگ ميدهد در اين آب و هوا صحيح نيست؛ رنگ مس اکسيدشده در آب و هواي مرطوب به طيفي از رنگ سبز تغيير خواهد کرد.

نمايي از سقف موزه هنرهاي معاصر تهران / زمان ثبت عکس ۵ شهريور ماه ۱۴۰۲
وي درباره يکدستي رنگ تيره روکش روي سقف موزههنرهاي معاصر تهران که از بادگيرهاي استان يزد الگو گرفته شده نيز گفت: اين موضوع که گفتند در زمان جنگ سقف موزه را رنگ زدند اشتباه است. سقفها اکسيد شده و دليل يکدستي اين رنگ نيز اين است که طي مدت زمان و دورههاي مختلف به اين رنگ و به اين صورت درآمده است. لبههايي از روکش سقف هم که رنگ مسي آن بيشتر مشخص است به دليل جوشکاري فواصل بين ورقهاي مسي حين ساخت اوليه آن است.
نوفرستي تاکيد کرد: اتفاقي که به معني تغيير رنگ آن از سوي مسئولان موزه باشد براي سقفها نيفتاده است. حتي در زمان بازسازي هم به اين موضوع فکر کرديم که آيا سقفهاي مسي را به شکل اوليه برگردانيم يا خير که با نظر معماران و کارشناسان به اين نتيجه رسيديم که اين صحيح نيست؛ چراکه بار ديگر طي مدت کوتاهي اکسيد شده و باز به همان رنگ بر ميگردد.
او گفت: اين روکشهاي مسي سقف رنگ نشده و نظر خود شخص معمار اين بنا نيز اين بوده که روکش سقف ها به مرور زمان تغيير رنگ پيدا مي کنه و به نوعي به بنا اصالت مي بخشد.

نمايي از سقف موزه هنرهاي معاصر تهران / زمان ثبت عکس ۵ شهريور ماه ۱۴۰۲
در ادامه تصاوير ايسنا از وضعيت سقف موزه هنرهاي معاصر تهران در حال حاضر را مشاهده ميکنيد:






موزه هنرهاي معاصر را بشناسيد
موزه هنرهاي معاصر تهران، از سال ۱۳۵۴ تا سال ۱۳۵۶ خورشيدي مصادف با ۱۹۷۷ ميلادي در گوشه غربي پارک لاله بنا شد. اين موزه را ميتوان يکي از مهمترين موزهها با مجموعه آثار هنر غربي در قاره آسيا دانست. موزهاي که به لحاظ تعداد آثار هنري نگهداري شده در آن و گنجينهاش، مثل و مانندي در ايران ندارد.
موزه هنرهاي معاصر تهران داراي يکي از کاملترين و مهمترين گنجينههاي هنر مدرن در خارج از اروپا و آمريکاي شمالي و مالک يکي از ۵ تا ۱۰ مجموعه مهم هنر نوگرا در دنياست. اين موزه همچنين مجموعهاي مهم از هنر نوگرا و معاصر ايران را نيز در قلب تپنده خود نگهداري ميکند.
فضاي دروني موزه به طريقي طراحي شده که «ارتباط ميان انسانها و فعاليتهاي آنان با هم» را تقويت کند و فضاي باز و راهروهاي آن که به آرامي چرخيده و گاه بازديد کننده را در ميان تمامي ارزشهاي هنري غرق ميسازد، چنين فضايي را ايجاد کرده است.
از سويي ديگر اما علاوه بر اهميت آنچه که درون موزه قرار گرفته و از اموال عمومي ايران است، بخش بيروني موزه نيز همواره براي اهل هنر، هنردوستان و جامعه اهميت قابل توجهي داشته است.
ساختمان موزه از سنگ و بتن ساخته شده و طاقهاي مرسوم روستايي و نورگيرهايي که از دل بادگيرها بيرون آمدند نقش هدايتگر نور به فضاي دروني موزه را دارند. نورگيرها به تعبيري پلي ميان درون و بيرون موزه است که با وجود کسرت از يکديگر به معني عام آن، دارايي معنايي از وحدت نيز هستند. موزه هنرهاي معاصر تهران از معماري سنتي ايران و مفاهيم فلسفي همراهِ عناصر مدرن بهره گرفته و با الهام از بادگيرهاي کويري ايران طراحي شده است. بادگيرها در واقع برجهايي هستند که براي تهويه و خنک سازي بر بام خانهها ساخته ميشود و براي ساخت هرچه زيباتر اين بنا از اين بادگيرها الهام گرفته شده است.
گفته شده که ديوارهاي ساختمان موزه، بسته و کمروزنه طراحي شده و در نهايت شکلي شبيه به دژ از حجمهاي توپر و سنگين را ايجاد کردند. مصالح به کار رفته در نماي ساختمان سنگهاي بادبر (سنگ هايي که در کارگاه به اشکال منظم مربع و مستطيل درمي آيند و ظاهر خشن و زبري دارند) نارنجي و بتن هستند.
همچنين گفته شده که دليل انتخاب سنگهاي بادبر ايجاد نمايي سنگين و سنتي بوده که به موزههنرهاي معاصر تهران شکلي تاريخي دهد. بخش مدور نورگيرها، يا همان سقف آن نيز با ورقههاي مسي پوشانده شده و شيشههاي انتهاي نورگير تيره رنگ است.
در نهايت ديوارهاي سنگي با بتن قاببندي شده و رنگ متمايل به کرم آنها و ترکيبشان با سنگهاي لاشه (سنگهايي که هيچ گونه فرآوري انجام نميشود و داراي اشکال نامنظم و بدون شکل خاص و مشخصي هستند) حسي از معماري کاهگلي کويري ايران را ايحاد کرده است.

موزه هنرهاي معاصر تهران پيش از نردهکشي
موزه در واقع از نوعي معماري اجتماعي يا به تعبيري معماري انساني بهره ميبرد، که علاقه و احترام به سنتهاي بومي و الگوهاي ساختاري و از سويي ديگر نيازهاي يک جامعه شهري مدرن را در نظر گرفته است. در آميختگي محيط موزه با اطراف خود نيز که البته حالا با نصب نردههاي بيروني دستخوش تغيير شده نيز در زمان ساختش نوعي ارزش محسوب ميشده است و هر فضايش هم از شکل و عملکردي متمايز اما نه متضاد برخوردار است.
* بخشي از اطلاعات اين گزارش برگرفته از مقاله «رابطه فرهنگ و معماري (با بررسي موزه هنرهاي معاصر تهران)» است.
