نگاهی به آثار مرحومه سهیلا شولی هنرمند خوزستانی


دلالت های ترسیمی و معنایی، در پردازشی تروماتیک

احمد رضا دالوند

در شکل گیری آثار سهیلا شولی عوامل بسیاری نقش دارند. که شاید حضور ناخودآگاه نوعی " تروما " در پس تخیل و احساس هنرمندانه سهیلا شولی بسیار پر رنگ تر به نظر می آید.

سابقه تضاد تروماتیک * در خلاقیت هنری به اندازه عمر دیرپای تاریخ هنر است . مشهورترین تضاد تروماتیکی را درچهره آرام مونالیزا می توان مشاهده کرد. جهره آرام مونالیزا باچیزی غیرقابل فهم گره خورده است که از هرنوع نمادین سازی کامل آن همچون بسته اس غیرقابل جذب ؛ توسط مخاطب بیرون می ماند.

استرس تروماتیک که می تواند به صورت دیدن ، حضور ، یا شنیدن به درون آدمیزاد راه یابد ؛ به مواجهه خلاق این هنرمند با زمینه های اجتماعی ، زیست محیطی و فرهنگی منجرشده است و او را در فرایندی ستودنی به واکنش نرم و آرتیستیک واداشته است . تفاوت هنرمند با هر فرد دیگری که همین استرس تروماتیک را تجربه می کند ، در" قدرت نرم هنر" نهفته است . قدرت نرمی که سهیلا شولی با مواد و عناصر پیرامونش آن را به اثر هنری تبدیل کرده و به نمایش می گذارد.

کسی که هرگز ندیدمش و فقط چند اثر او را در تهران و دریک نمایشگاه گروهی دیدم ...بقیه کارهایش را برایم ایمیل می کرد. بیانیه ای که نوشت و اکنون منتشر می شود بسیار خواندنی و همراه با یک شعور و وجدان هنری و اجتماعی است .


این هنرمند به دور از هیاهوی بازار هنر ، راهی را پیموده است که محیط هنری ما سخت محتاج آن است ، راهی سرشار از شور درون و خلوتی ناب .

سهیلا شولی به وضوح در بیانیه (استیمنت ) صادقانه و هنرمندانه اش از پرندگان مهاجری می گوید که به خاطر آلودگی دیگرنیستند یا خیلی کمتر دیده می شوند، از آهوانی یاد می کند و از دشتی که در گذشته پر از آهو بود ، که به خاطر عدم رعایت حفاظت محیط زیست ، دیگر وجود خارجی ندارند. به کارخانه ها ی پتروشیمی های منطقه که سبب آلودگی شهرش شده اند... و با اندوه از دریا می نویسد : " دریا زمانی بهترین ماهی ها را داشت اما به خاطر آلودگی آب دریا ، دیگر ماهی های منطقه قابل خوردن نیستند..."

سهیلا شولی با حساسیت هنرمندانه و با نگرانی و دلشوره به این تجربیات پاسخ می دهد. با این رویکرد ، تصویربالذات ، برای این هنرمند به صورت چالشی جدی مطرح است، چالشی كه از پردازش عناصر متضاد و ناهمگون جهان به دست می دهد .

او با تحلیل همین تضادهاست كه دست به خلق تصویر می زند. تصاویری آکنده از محیط بومی والبته مجهز به شعوری فرا مدرن . بی درنگ باید گفت ، در آثار ممتاز و اصیل او ، " دوخت " به مثابه پیشینه ایست كه می تواند نوستالژیک باشد و یا در جهت گسترش و بازسازی سنت در آفرینش رخدادی نو به كار گرفته شود.

و اینهمه ، تلاشی از سوی سهیلا شولی است که بر ستون های هنری دیرین بنا شده تا به جست و جوی جهانی دیگر منجر شود.

عنصر " خط " Line با قطع و وصل های ناگزیر تکنیک دوخت ، علاوه بر دلالت های ترسیمی و معنایی، قابلیت ایجاد اشکالی بدیع از ترکیبات فرمی و به هم ریختن و بازسازی را در خود دارد . اشکالی كه می توانند منجر به ایجاد ساختارهای بدیع گردند ... وهمچنین، محل طغیان و شورش علیه تحمیلاتی شود كه سال ها " تروما" بر محیط هنرمند و به ویژه بر روان هنرمند روا داشته است.

از این رو، سهیلا شولی با استفاده ازعنصر بصری خط (Line ) در تركیب آثارش ، سعی در گذر از مرز رویا و تجربیات بصری شخصی به سمت مواجهه با طبیعت، انسان، تاریخ و نیز با خود تصویر می شود.

این تصاویر چنان مملو از کنش های حسی است که توضیح آن بیهوده است و چیزی بیش از آنكه كه تصویر شده است، نیست.

ارجاعاتی خودشناسانه و اگاهانه كه در شمایل قرینه گون جلوه می کند، به انتزاع نزدیک می شود و ریتیمی موسیقایی پیدا می کند، و در همان نقطه به خط - نقش پیوند می خورد و فارغ از معنی اثر ، شکلی آبستراکت پیدا می کند که میانجی ورود عینیت به پلانی است که کمترین فاصله را با مخاطب دارد.

آثار سهیلا شولی در مرز میان نقاشی ناب و با کمی تسامح نوعی تاپستری * مسطح ، میکسد مدیا * در نوسان هستند، و بیش از آنکه صرفا نوعی سنت تصویری را نمایندگی کنند ، پردازشی فوق مدرن را عرضه می کنند. سهیلا شولی هم به سنت وفادار است و هم در صف مدرن ترین هنرمندان ایران جای گرفته است ، بی آنکه به اگزوتیک* بیمار هنر معاصر ایران گرفتار شده باشد.

آخرین لایه از آثار این هنرمند ، جایی ست كه جدال ذهنی اش با واقعیت آغاز می شود و انسان با كنش های ازلی و ابدی خویش تا هم نشینی و عشق حضور می یابد.

نمود این اشکال انسانی را گاه از میان حافظه بصری اش و گاه از زندگی و تخیل خود وام می گیرد و مصممانه تا واكاوی زمان و مکان، آنرا به چالش می کشد.

می خواهم بگویم ، این مجموعه از آثار سهیلا شولی تلاشی است در جهت واگویی آنچه نمی توان گفت و نوشت و باید جایی در میان رویاها و خیالات و در گوشه ای از زندگی پیدا و تصویرش کرد.

Traumatic*: استرس تروماتیک عبارت است از مجموعه ای علائم که در پی مواجهه با عامل فشار آسیب زای بسیار شدید پیدا می شود .

Tapestry*: تاپستری، واژه انگلیسی است و در زبان فرانسه به آن « تاپیسری » می گویند و آن به معنای پارچه ای است با بافت ساده ، که پود آن روی تار را به طور کامل بپوشاند و نقش های متفاوتی ایجاد کند.

Mixed Media*: ترکیب و امتزاج مواد بر روی سطح کار.

Exotic*: غریب ، نا آشنا ، نا متعارف، عجیب و غریب .


بیانیه هنرمند ،سهیلا شولی:

من خیلی خوب در مورد کارهام نمیتوانم صحبت کنم ، بیشتر نقاشی می کنم. تا اینکه حرف بزنم... وارد شدن دوخت در کارهایم ازبهمن91 اتفاق افتاد.

کارهای اولیه صرفآ فقط دوخت با نخ های مختلف ( قالی ، گلیم ، قرقره های خیاطی و..) روی پارچه متقال بود فارغ از رنگ ولعاب بود.

یک سری مطالعات در مورد گبه " شول" داشتم که در کارهایم از نقوش ( درخت ، زن ، بزو...) آنها به همراه اسب ( چون 18سال است مربی شطرنج هستم و اسب های صفحه شطرنج را دوست دارم خیلی از اوقات این حیوان در آثارم دیده شده است ) استفاده کردم.

و پس زمینه " متقال" من رابه یاد خاک هایی می انداخت که سالیان سال است شهرشاد ، گرم و پرانرژی من را پر کرده است... به خاطر همین سعی کردم زمینه اثرخام و دست نخورده باقی بماند و حس خاکی و کدر بودن را داشته باشد.

استادان دانشکده به من پیشنهاد کردند رنگ را وارد کارهایم کنم حتی اگر جزیی باشد. فضاهای کارهایم همه آبستره بود، و کم کم رنگ وارد دوخت و دوز ها شد و موضوع تغییر کرد.

بهمن 1391 به خاطر رفت و آمد با قطار از اهواز به تهران ، آن هم هر هفته - دانشجوی ارشد بودم - تاثیر زیادی از این رفت و آمد ها گرفتم وناخودآگاه خیلی چیزها وارد کارهایم شد: صدای حرکت قطار.. مسیرها... طبیعت و...

صدای تق تق قطار، مثل کوک زدن ، مانند یک ریتم آهنگ نواز، وارد کارهایم شد ، که این ریتم و حرکت رو خیلی دوست داشتم ، چون این حس دوختن در آثار من را به خاطرات گذشته وصل می کرد. مثل زمانی که دانش آموز کلاس پنجم ابتدایی بودم و مادر بزرگم به ما " ملیله دوزی" دور روسری را یاد می داد. یاد تابستان ها که دل خوشی ما این بود مدرسه ها تمام شود وما یک کوبلن کوچک بخریم و بشیینیم اون را بدوزیم..

تاثیر داشتن محیط زندگی ( خواهری خیاط و خواهردیگر طراح و مربی قالی وگلیم ) که همیشه از ابزار آنها در کارهایم استفاده کردم .

چرخ خیاطی...نخ های قالی و گلیم بافی...

یک سری دیگر از کارهایم بخاطر کتابی بود با نام " فرهنگ عامیانه ماه شهر " گردآوری ، تحقیق و تدوین" عیسی قیصری" که آن را مطالعه کرده بودم و مجموعه آثار "شهر من " شکل گرفت..

مجموعه "شهر من " با تکنیک دوخت و دوز ، اکریلیک چاپ و...که این مجموعه در اندازه 30در40 انجام شد.

مجموعه شهرمن ، نگاهی به پیشینه تاریخی ماهشهر، قصه و افسانه ها،آداب و رسوم آن داشته است.

در این مجموعه عناصربصری مثل وجود پرندگان مهاجر( که به خاطر آلودگی دیگرنیستند یا خیلی کمتر دیده می شوند)

آهو(در گذشته دشتی بود پر از آهو که بخاطر عدم رعایت حفاظت محیط زیست ، دیگر وجود خارجی ندارند)

کارخانه ها ( پتروشیمی های منطقه شهرم که سبب آلودگی شهر من شده اند...)

دریا ( زمانی بهترین ماهی ها را داشت اما به خاطر آلودگی آب دریا ، دیگر ماهی های منطقه قابل خوردن نیستند)

این مجموعه بصورت آبستره انجام شده است...

در کل بخاطر علاقه وافر به رنگهای گرم (طیف آبی ..نارنجی..) و جنوبی (خوزستانی بودنم...گرما..شرجی..)همیشه این رنگها در آثارم دیده میشوند..

وجود عنصر حرکت در کارهایم که باعث شده است ترکیب خوبی ایجاد کند و اثر در جریان باشد.

ترکیب بندی در آثارم اهمیت زیادی دارد.

اهمیت دادن به حسم در کارهایم که کمک زیادی به ترکیب بندی کارهام داشته..

تاثیر گرفتن ناخوداگاه از طبیعت پیرامون که وارد کارهایم شده است.

سهیلا شولی متولد 1358 از بندر ماهشهر

درگذشت بهار 1396

سوابق :

کارشناسی نقاشی از دانشگاه سوره / کارشناسی ارشد نقاشی از دانشکده هنر و معماری / عضو انجمن نقاشان ایران / عضو انجمن نقاشان خوزستان / عضو هیت مدیره انجمن تجسمی بندرماهشهر/ مدرس دانشگاه ( دانشگاه پیام نور ، دانشگاه آزاد واحد اهواز ، بندر ماهشهر ، امیدیه ، دانشگاه فنی وحرفه ای دختران اهواز )

نمایشگاه انفرادی :

نگارخانه خانواده ، 1387تهران / نگارخانه آدینه ، بندر ماهشهر.

نمایشگاه گروهی :

نگارخانه امیرکبیر ماهشهر 1379/ گالری ماه مهر تهران 1386 / فرهنگستان صبا تهران 1388/ موزه هنرهای معاصر اهواز1388/ گالری اشراق 1388 اهواز / موزه هنرهای معاصر اهواز 1389/ خانه هنرمندان تهران 1393/ فرهنگسرای بهمن 1394آبان تهران / کشتی تفریحی سوزیانا آذر 1394 اهواز ( سوزیانا : نام یک کشتی تفریحی مستقردر آبهای رود کارون اهواز است که سالن مخصوص نمایش آثار هنری را نیز دارد )

logo-samandehi