تاثیر عضویت درشبكه های اجتماعی(تلگرام) برعملكرد هنرمندان نقاش (بخش پنجم)
شبکههای اجتماعی مجازی
شبكههای اجتماعی مجازی سرویسهای تحت وب 2 هستند که به کاربرانشان امكان ایجاد صفحات شخصی و درج اطلاعات شخصی را میدهند. این صفحات میتوانند به صورت عمومی یا نیمه عمومی قابل مشاهده باشند. به بیان دیگر شبكههای اجتماعی محل گردهمایی میلیونها کاربر اینترنت است که بدون توجه به مرزهای جغرافیایی، زبان، جنس و فرهنگ به تعامل و تبادل اطلاعات میپردازند .
ارتباطات دو طرفه در «وب 2» سبب ایجاد شبکه¬های اجتماعی بزرگی همچون فیس ¬بوک (سومین جامعه بزرگ دنیا)، آمازون (بزرگترین کتاب فروشی دنیا)، ویکی¬پدیا (بزرگترین دایره¬المعارف دنیا)، ایبی (بزرگترین سوپرمارکت دنیا) و بسیاری دیگر در تمامی زمینه¬های زندگی بشر شده و به¬ نوعی تمامی روابط اجتماعی جامعه بشری را تحت تاثیر خود قرار داده است.
تلگرام :
پیامرسان تلگرام یک پیامرسان چند سکویی است که برای نسخههای کلاینت متنباز است. کاربران تلگرام میتوانند پیامها، تصاویر، ویدئوها و اسناد(همه انواع پروندهها پشتیبانی میشود) خودویرانگر و رمزنگاریشده تبادل کنند. تلگرام رسماً برای اندروید و آی او اس از جمله تبلتها و دستگاههای بدون وای-فای در دسترس است.
تاریخچه اینترنت و شبکهی اجتماعی:
اینترنت به طور رسمی برای اولین بار در سال 1967 که توسط ارتش امریکا برای مخابره اطلاعات انجام می شد، توسط دارپا انجام می گرفت و در سال 1969 دانشگاه وزارت اطلاعات آرپانت را راه اندازی کرد که توانست 400 مایل تبادل اطلاعات نظامیکند و تغییر و تحولاتی در اینترنت بوجود آمد. اما از زمانی که اینترنت به شکل امروزی در آمد به سال 1989 بر می گردد که پدیده ی اینترنت جهانی بوجود آمد و توانست در سال 1990 به کار گرفته شود که همان www است و به معنای شبکهی جهان گستر و یا تارنمای جهان گستر است و در این نقطه است که پدیده ی انسان ذره ای شده معنا پیدا میکند و دیگر تنها گروه ها و نهاد ها اطلاعات را به افراد جامعه مخابره نمی کنند.
فنّاوری و تحول فرهنگی:
به لحاظ تاریخی، کاستلز دگرگونی فنّاورانه » شاهراه اطلاعاتی « را که منجر به ایجاد و اختراع شده است، با اختراع بزرگ حروف الفبا در یونان 722 سال پیش از میلاد مشابه می داند و معتقد است برای نخستین بار در تاریخ رسانه، اَبَرمتن یا فرا زبانی شکل گرفته است که شیوه های مکتوب، شفاهی، دیداری و شنیداری ارتباطات انسانی نام » شاهراه اطلاعاتی « را در چارچوب نوعی نظام، یکپارچه می سازد. این پدیده که دارد، به دلیل قابلیت یکپارچه سازی متن، تصویر و صدا در یک سامانه یا شبکه جهانی، ماهیت ارتباطات را دستخوش دگرگونی های بنیادین ساخته است و از آنجا که ارتباطات نقش تعیین کننده ای در شکل دهی به فرهنگ دارد، فرهنگ نیز به تبع دگرگونی های فنّاورانه جدید، دگرگونی های بنیادی دیگری را از سر میگذراند. در نظر کاستلز، یکی از پیامدهای مهم گسترش فنّاوری های اطلاعات و ارتباطات نوین مبتنی بر آن، دگرگونی فرهنگ هاست. از این رو، در اثر ایجاد و گسترش شاهراههای اطلاعاتی، فرهنگ نوینی در حال ظهور است (عزت زاده، 1394، 24)
تحول دیگری در زمینه مخابرات صورت گرفته که به توزیع گسترده اطلاعات در سطح جامعه، منجر شده و مردم جهان را هر چه بیشتر در بزگراه های اطلاعاتی و در معرض بهره گیری از اطلاعات قرار داده است .به عبارت دیگر مخابرات، رایانه ای شده است و این به معنی آن است که رایانه های موجود در سراسر جهان، به یکدیگر متصل و مرتبط می شوند. این روند که اکنون به واقعیت پیوسته، این امکان را به افراد داده است که با کمترین هزینه، از دوردست ترین نقاط دنیا، به شرط اینکه برق و مخابرات داشته باشند، به بزرگراه اطلاعاتی دسترسی و در آن امکان حضور داشته باشند. آثار فرهنگی این وضعیت را در نقاط مختلف می توان مشاهده کرد. شبکههای مختلف رادیویی و تلویزیونی، سایتهای متعدد اینترنتی، هزاران رسانه جمعی و مطبوعات، آگهی های دیواری و تبلیغاتی، مجلات و کتاب های متنوع، همگی نشان از تأثیرات فرهنگی جامعه اطلاعاتی دارند. اما تأثیرات این موارد محدود نمی شود، لباس هایی که میپوشیم، سبک آرایش مو و صورت، غذاهایی که می خوریم، آداب معاشرت و معماری منازل نیز به همین ترتیب است. فرهنگ معاصر به شکلی عجیب و غریب، اطلاعات و ارزش های قبل از خود و فرهنگ های دیگر را در خود نهفته دارد و از آنها استفاده میکند. هابرمارس به عنوان یکی از مهم ترین نظریه پردازان انتقادی به ظهور فنّاوری های ماهواره ای، اطلاعات دیجیتالی و تأثیر آن بر فرایند جهانی شدن تأکید کرده است. به نظر وی، اگر چه مهم ترین بعد جهانی شدن، جهانی شدن اقتصاد است، در عرصه های فرهنگی نیز گرایش به تولیدات فرهنگی خاص، نوعی همسانی در فرهنگ ها را به دنبال داشته است. وی معتقد است که فرهنگ کالایی شده آمریکایی نه تنها خود را بر سرزمین های دور تحمیل میکند بلکه حتی در غرب نیز معنادارترین تفاوت ها را کمرنگ وریشه دارترین سنت های محلی را سست بنیان کرده است (ترجمه محمدی، 221).
هابرماس در اثر معروف خود با عنوان چگونگی پیدایش حوزه عمومی در جوامع سرمایه داری به دگرگونی ساختاری حوزه عمومی پرداخته و اظهار کرده که اطلاعات، هسته مرکزی حوزه عمومی است و به این ترتیب، رسانه های جمعی و نهادهای اطلاعاتی در ایجاد و گسترش این حوزه نقش داشته اند. اما در اواخر سده بیستم، غلبه اندیشه های فایده گرایانش بنگاه های اقتصادی و یک قطبی شدن حاکمیت قدرتهای بین المللی، به همراه جهانی شدن اقتصاد و خصوصی سازی، سبب نابودی شده است. در نتیجه، بخشی از اطلاعات از دسترس عموم خارج شده » حوزه عمومی «و نوعی فرهنگ کالایی شده تودهای در سطح جامعه رواج یافته است. هابرمارس، رفع این معضل را در گرو گسترش عقلانیت ارتباطی و تضعیف عقلانیت ابزاری می بیند و سعی میکند که نظریه و راه حلی برای گسترش کنش ارتباطی در سطح جامعه رواج دهد چرا که در مسیر کنش ارتباطی است که هویت و نگرش انسانی شکل می گیرد و از حالت شئ بودن و مسخ شدگی فاصله می گیرد و آنها را از نفوذ فرهنگ توده ای یکسان ساز بیرون میآورد ..
ظهور فنّاوری های نوین ارتباطی و شبکههای اجتماعی، دگرگونی بنیادینی را در معاملات و ارتباطات انسانی ایجاد کرده است. کاستلز معتقد است از آنجا که انتقال و جریان فرهنگ از طریق ارتباطات صورت میگیرد، حوزه فرهنگ که نظام هایی از عقاید و رفتارها را شامل می شود، با ظهور فنّاوری های جدید دستخوش دگرگونی های بنیادین می شود .
پیامد این امر، شکل گیری نوع جدید از تعاملات انسانی است که ضمن تمایز از الگوهای ارتباطی مرسوم در رسانه های ارتباط جمعی، در عمل فرصت های نوینی را برای تجلی خود و هویت، به وجود آورده است. در همین زمینه، بل معتقد است جهان مجازی و امکان برقراری ارتباطات هم زمان و بیشمار، منشا ظهور فرهنگ های آنی و به دنبال آن، ظهور هویت های خلق الساعه ای شده است که در دوره محدودی شکل می گیرند و با ظهور هویت های جدید به سرعت از بین میروند .
نقش شبکههای اجتماعی در فعالیت رسانههای داخلی:
در شبکههای اجتماعی فضایی ایجاد شده تا کاربران به جبران محدودیت ها و موانع موجود فضای واقعی زندگی خود بپردازند. در این شبکههای مجازی، فرصت تازه ای برای تعاملات، ارتباطات و انتقال پیام و سایر کارکرد ها فراهم آمده که نسل جوان به خوبی از آن استفاده می کنند. مارسل برنت در کتاب رسانه های اجتماعی و کسب و کار رسانه ای در سال 2010 چهار جریان عقیده ها و خبرها و اطلاعات و داده را در تعامل (ارسال و دریافت پیام) بر بستر رسانه ای اجتماعی موثر می داند. انواع کاربران رسانه ها را می توان به هفت دسته تقسیم کرد 1-تولید کنندگان 2- خوش صحبتان 3- منتقدان 4- گردآورندگان 5- پیوستگان (به ایجاد پروفایل محدود می شود) 6- تماشاگران 7 - غیر فعالان
با توجه به کاربر پسندی شبکههای اجتماعی به لحاظ خلاقیت آنها و شناسایی عقاید و باورها میتوان گفت امروزه رسانه ها و افراد رسانه ای با حضور در شبکههای اجتماعی سعی در شناخت علایق و سلایق مخاطبان بومی و ملی خود در شبکههای اجتماعی دارند و با همگرایی رسانه های سنتی با رسانه ای اجتماعی مواجه هستیم بدین معنا که رسانه های نو و کهنه حتی در اشکال پیچیده تر از گذشته با یکدیگر تعامل خواهند داشت و دست به تولید محتوای متفاوت خواهند زد. برای بهتر فهم شدن موضوع اهمیت رسانه های اجتماعی در تولید متن و محتوا از جانب رسانه ها می توان گفت که سیاست رسانه ای سازمان صدا و سیما نسبت به انسداد و فیلترینگ وب سایتهای شبکههای اجتماعی در کشور همواره مبتنی بر واگرایی و خودداری از به کارگیری آنها نبوده و در برخی موارد در راستای همگرایی و تعامل با وب سایت شبکههای اجتماعی هم چون فیسبوک و توئیتر بوده هم چنین در گروه شبکههای برون مرزی پایه وب سایت رسمی این شبکهها گویای این واقعیت است که چهار وب سایت فاقد همگرایی با فیسبوک هستند و در مقابل شش وب سایت دیگر از شبکههای فیسبوک و یوتیوب و توئیتر به طور همزمان بهره گرفته اند .شبکههای اجتماعی آنقدر مهم هستند که محلی برای خودنمایی کاربران شده و کاربران کارهایی را که قبلاً نمیتوانستند انجام دهند، اکنون به راحتی می توانند خود را به نمایش بگذارند و هویتی جدید از خود نمایان کنند.
تراکم در شبکههای اجتماعی:
تراکم یکی از ابعاد مهم و ساختاری شبکههای اجتماعی است که میزان شناخت اعضای شبکههای اجتماعی از یکدیگر و این نکته را که تعاملاتشان تا چه اندازه دو سویه است، اندازه گیری میکند. تراکم شبکه با انتقال پذیری در روابط اجتماعی افزایش می یابد. قدرت پیوند ها به طور معمول ترکیبی از عواملی چون نزدیکی ادراک شده، صمیمیت و اعتماد ارزیابی می شود. شبکههای اجتماعی می توانند نوعی فعالیت مدنی را برای شهروندان به وجود بیاورند، شهروندان سعی دارند خود را به این شبکههای مجازی متصل سازند و از آن به عنوان محملی برای اظهار نظر در مورد عرصه های مختلف زندگی استفاده کنند.
جوانان و به طور خاص نوجوانان به لحاظ آسیب های روانی در شبکههای اجتماعی بیشتر در معرض تهدیدند. به اعتقاد هانسن و اشنایدرمن و اسمیت در زمینه های آسیب های روانی وارد بر مخاطبان شبکههای اجتماعی می توان به این موارد اشاره کرد:
1- کاهش احساسات: ارتباطات در این فضا به دلیل نوشتاری بودن اغلب فاقد احساسی است که در فضای واقعی به دست می آید.
2- متن گرایی: هنوز هم قسمت عمده ای از ارتباطات متنی در شبکههای اجتماعی در قالب ایمیل و چت است.
3- انعطاف پذیری هویتی: افراد در فضای مجازی به دلیل نبود راهنماهای چهره ای می توانند بازنمایی های متفاوتی از خود بروز دهند.
4- دریافت های جایگزین: شما می توانید دیوار ها را بشکنید و به حوزه ی خصوصی دیگران وارد شوید و حرف هایی را که کسی حاضر نیست در ارتباط چهره به چهره بگویید و بشنوید. شبکههای اجتماعی بر روی افکار عمومی تاثیر می گذارد و مولد یک رنگی در فکر و اندیشه و افراد می شود.
قابلیتهای شبکههای اجتماعی:
استقبال از شبکههای اجتماعی از آنروست که کاربران اینترنتی می توانند برای اغلب نیازهای آنلاین خود در این وبسایتها پاسخ مناسب بیابند. در شبکهها ی اجتماعی کاربران می توانند پروفایلهایی شخصی برای خودشان بسازند که شامل مشخصات، تصاویر، علاقه مند ی ها و سایر موارد این چنینی است. اما شبکه ای شدن این وب سایتها از جایی آغاز می شود که هر کاربر فهرستی از دوستان خود تهیه میکند و این پروفایلهای شخصی به یکدیگر متصل می شوند .هرکاربر می تواند دوستان وآشنایانی را که در همان شبکه اجتماعی حضور دارند، به فهرست دوستان خود بیفزاید. همچنین کاربران می توانند با جستجو در پروفایلهای کاربران و مشاهده مشخصات آنها با افراد جدیدی آشنا شوند و فهرست دوستان خود را گسترده تر کنند. این ها از ابتدایی ترین امکانات شبکههای اجتماعی هستند؛ این وب سایتها در سال های اخیر تلاش کرده اند تا گزینه های بیشتری در اختیار کاربران خود قرار دهند. امکانی شبیه به وبلاگها و میکروبلاگها برای نوشتن مطالب کوتاه و یادداشتها ی روزانه و فضایی شبیه به سایتهای عکس برای قرار دادن تصاویر شخصی، ایجاد فضایی شبیه به چت برای گفتگوهای فوری میان کاربران، قابلیت ساختن اتاق ها ی گفتگو و صفحات هواداری شبیه به فرومهای اینترنتی، از جمله سادهترین این امکانات است .
شبکههای اجتماعی متناسب با نوع یا موضوع فعالیتشان، امکانات دیگری از قبیل خبرخوانهای اینترنتی، بازیهای آنلاین، قابلیت آپلود کردن فایلها ی رایانه ای و برقراری ارتباط با سایر رسانه های شخصی را نیز در گزینه هایشان دارند. به این ترتیب می بینیم که کاربران اینترنتی، اغلب امکاناتی را که پیش از این از طریق مراجعه به چندین وبسایت کسب می کردند، یک جا از شبکهها ی اجتماعی دریافت می کنند. پس بی دلیل نیست که کاربران، بخش قابل توجهی از زمانی را که در اینترنت به سر می برند، در شبکههای اجتماعی حضور دارند. این شبکهها همچنین می توانند نوعی فعالیت مدنی را برای شهروندان به وجود بیاورند. شهروندان سعی دارند خود را به این شبکههای مجازی متصل سازند و از آن به عنوان محملی برای اظهارنظر در مورد عرصه های مختلف زندگی استفاده کنند. به بیان دیگر، شبکههای اجتماعی عرصهای را به وجود آورده اند که فضای مناسبی برای ابراز هویت گروه های محروم اجتماعی فراهم کرده است. این عرصه عمومی نوین از لحاظ توجه به گروه هایی که به دلایل مختلف، ازجمله بعد مکانی و محرومیت های دیگر، نمی توانند در عرصه عمومی مشارکت داشته باشند، حائز اهمیت است. گسترش این شبکههای نوین اجتماعی فضای مناسبی برای بیان هویت گروه های پراکنده فراهم آورده است. اکنون این اجتماعات امکان یافته اند که به مدد ارتباطات، هویت جمعی خود را به نوعی تقویت کنند. این امر بخصوص در کشور ما، که دارای وسعت سرزمینی بسیار و تنوع قومیتی گوناگون است می تواند مورد توجه قرار گیرد تا از طریق این شبکههای اجتماعی، امکان تبادل فرهنگی هر چه بیشتر فراهم شود.
آموزش در شبکههای اجتماعی:
با ورود به عرصه ی فضای مجازی مسئله ی آموزش و پژوهش دگرگون شده است و دیگر نیازی به حضور فیزیکی افراد نیست دانشگاههای مجازی نمونه ی بارز آن است. نظریه چت نشان می دهد که محور های شبکههای اجتماعی می توانند به چارچوبی برای پژوهش تبدیل شوند. این محور ها شامل پیام، جستجو، نظرات دوستان و گروهها می شوند. سرویس های شبکه اجتماعی تجاری محبوب همانند فیسبوک و مای اسپیس که از این قبیل شبکههای نو ظهور محسوب می شوند به طور ویژه برای مخاطبان آموزشی یک فرصت منحصر به فرد به منظور تعلیم و ایجاد حس اجتماعی و تقویت آن در بین دانشجویان را فراهم میکند و با ایجاد تعامل بین آنها منجر به خلق دانش جدید و تقویت هوش دسته جمعی می شود .
در زمینه آموزش و پرورش سایتهای شبکهی اجتماعی به یک دانش آموز فرصتی برای ارتباط با دیگر دانش آموزان، معلمان، مدیران و دانش آموختگان در داخل و خارج از مدرسه فعلی خود ارائه میدهد .
انعطاف پذیری از سبک های مختلف آموزش از جمله آموزش الکترونیکی پشتیبانی میکند. انعطافپذیری به معنای پیش بینی و پاسخ به نیازها و انتظارات همیشه در حال تغییر آموزش حرفه ای مشتریان آموزشی، موسسات آموزشی و جوامع است. تکرار پذیری از طریق سایتهایی که شبکههای اجتماعی برای ما فراهم میکند فرصتی را برای یاد گیرندگان برای بازیابی اطلاعات فراهم میکند که توسط روش های سنتی آموزشی به ندرت انجام می شد و در نهایت سهولت دسترسی را می توان مطرح کرد که شبکههای اجتماعی دسترسی آسان با قابلیت دسترسی بالا را دارا می باشد. بازنگری و به روز رسانی و ویرایش موارد یادگیری نیز در هر زمان و هر مکان امکان پذیر است و علاوه بر این گزینه هایی برای انتخاب مطالب و مواد آموزشی در دوره های آنلاین موجود است که نیاز های یادگیرنده و هم چنین توزیع آسان تر مطالب دوره را اجازه می دهد.
پژوهش آندرسون آنالیتیکس
کاربران شبکههای اجتماعی می توانند در این سایتها صفحات و پروفایل های شخصی برای خودشان ایجاد کنند، شبکه ای مجازی از دوستانشان پدید آورند، آنها می توانند همانند فضایی که وبلاگها و میکرو بلاگ ها در اختیارشان قرار می دهند و یادداشت های کوتاه و بلندشان را منتشر کرده، عکس، صدا و ویدیوهای شخصیشان را آپلود کنند، از آخرین اخبار و رویدادها در حوزه های مختلف آگاه شوند، در صفحات هواداری و اتاق های گفت و گوی متنوع عضو شوند و قابلیت های فراوان دیگری که ممکن است هر شبکه اجتماعی برای کاربرانش فراهم کند. اما کاربران شبکههای اجتماعی از این قابلیت ها و امکانات متنوع به یک میزان و دریک سطح استفاده نمی کنند و بر حسب میزان و نوع استفاده شان از شبکههای اجتماعی در طیف وسیعی قرار می گیرند. کاربران اینترنتی را بر حسب نوع مواجه شان با شبکههای اجتماعی می توان به شکل های مختلف دسته بندی کرد. از جمله این دستهبندیها در پژوهش سایت اندرسون انالیتیکس درباره کاربران شبکههای اجتماعی انجام شده است
این پژوهش بر روی کاربران اینترنتی آمریکایی با تأکید بر چهار شبکه اجتماعی توئیتر ، فیسبوک ، لینکدین و مای اسپیس انجام شده است. پس از گرد آوری اطلاعات مربوط به نوع مواجه این کاربران با شبکههای اجتماعی، آنها در هفت گروه دسته بندی شده اند. چهار گروه اعضای این سایتها، کاربران ماهر ، کاربران به دنبال سرگرمی ، کاربران فراغتی و کاربران تجاری نام گذاری شده اند. اما در اینترنت کاربرانی هم وجود دارند که در استفاده از امکان های جدید اینترنتی پیشگام هستند ولی نسبت به عضویت در شبکههای اجتماعی اشتیاقی نشان نمی دهند و در فعالیت های آنلاین شان آنها را به کار نمی گیرند. این نوع کاربران غیر شبکههای اجتماعی نیز در سه گروه قرار گرفتهاند.آنها دلیل عدم استفاده از این سایتها را نداشتن وقت کافی، احساس عدم امنیت و احمقانه دانستن فعالیت در این نوع شبکهها اعلام کرده اند و به ترتیب کاربران پر مشغله ، کاربران نگران و کاربران بدبین نام گذاری شده اند.
نویسنده: مینا نادری