" دزد چون با چراغ آید"

در نهمین اتاق روشن مطرح شد

مرز میان کپی برداری، گرته برداری و از آن خودسازی کجاست

نهمین نشست از سلسله درس‎های تصویرگری اتاق روشن، با موضوع " دزد چون با چراغ آید" در خانه هنرمندان ایران روز چهارشنبه 19 اردیبهشت ماه 97 با حضور کیانوش غریب‌پور، مدیرهنری، دبیر رویدادهای هنری و طراح گرافیک، امیرسقراطی، نقاش، منتقد هنرهای تجسمی و نمایشگاه‌گردان، علی هاشمی‌شهرکی، تصویرگر، طراح، کارتونیست و مدیرهنری، مجید کاشانی، طراح گرافیک، مدیرهنری و معلم گرافیک و اردشیر میرمنگره هنرمند و فعال حوزه هنرهای شهری برگزار شد.

به گزارش خبرنگار گالری آنلاین، در ابتدای این نشست، کیانوش غریب پور ضمن تاکید بر اینکه در عصر امروز به جهت وجود رسانه ها کارهای کپی شده به سرعت دیده میشود و این مشکل در تمام حوزه ها از جمله معماری، نقاشی، مجسمه سازی، کاریکاتور، هنرهای شهری و ... وجود دارد، به وجود مواردی از نمونه های کپی که به رقابت هایی در زمینه دیوار نگاری‌های سازمان زیباسازی ارسال می‌شود، اشاره کرد و توضیح داد: در برخی از این موارد کپی بدون کمترین دخل و تصرف انجام شده و در حقیقت آن فرد فکر میکند این منابع آزادی که در اختیارش قرار گرفته متعلق به همه است و با جسارت و وقاهت کار را کپی میکند.

در ادامه امیر سقراطی، یادآور موردی در داوری یک رویداد به دبیری آقای میر‌منگره شد که داوران پس از سرچ در اینترنت به راحتی متوجه کپی بودن چند اثر شدند. سقراطی با رویکرد آموزشی سخنان خود را ادامه داد و بیان کرد: به دلیل پیچیده بودن این مقوله شاید برخی اوقات نتوان بر آن نام کپی، جعل و یا دزدی گذاشت، گاهی میتواند به این دلیل اتفاق بی افتد که هنرمند از وجود اثر دیگری مطلع نبوده. شاید بتوان گفت تنها قاضی وجدان خود هنرمند است که آیا کپی کرده یا نه.

نمونه های تصویری که سقراطی در این نشست به نمایش درآورد مربوط به کاریکاتورهای اردشیر محصص و کتاب شباهت های ناگزیر نوشته مجابی بود. به اعتقاد وی اردشیر محصص به جهت اینکه روزگاری در این مجادله قرار گرفته، گزینه بسیار مناسبی است و سالها پیش موضوع شباهت یکی از آثار او و نمونه خارجی آن مطرح شده است.

کتاب شباهت های ناگزیر توسط مجابی نوشته شد تا نشان دهد در هنر کاریکاتور و پوستر شباهت هایی میان دو اثر در ایده و نه در تکنیک میتواند به وجودآید.

تشخیص اینکه چه چیزی جعل و کپی است کار بسیار دشواریست. در زمینه های هنری، انجمن های تجسمی میتوانند کارشناسانی به قوه قضایه معرفی کنند و کارشناسان میتوانند در دادگاه ها از هنرمندان آن رشته دفاع کنند و شاید بتوانند این مباحث را نیز باز کنند.

این منتقد هنری در ادامه افزود: برخی از تصاویر مشابه نشان میدهد این هنرمندان از آثار یکدیگر اطلاع نداشتند ولی جهان فکریشان که تلفیق دو عنصر نا متناجس، کوچک نمایی و بزرگ نمایی بخشی از پیکره است به یکدیگر مشابه بوده و در اسطوره ها نیز این امر بوده و به نظر من کار کپی نیستند.

من فکر میکنم در حوزه کار تصویر سازی، کاریکاتور و گرافیک قطعاً مشابهت هایی خواهد بود مسئله بسیار مهم اینست که چه اثری ماندگار و ناب میشود. هنرمندان اتود های بسیاری انجام میدهند که لزومی ندارد تمام آنها بیرون برود. اتود های بسیار هنرمند جهان درونی، عاطفی و انسانی اوست که متاثر از اجتماع ، تاریخ ، اسطوره و ادبیات است و هر کس که تجربیات بیشتری دارد آثار ناب و منحصربفرد تری خواهد داشت.

"مسلط بودن به رسانه و اطراف، باعث میشود هنرمند هوشیار باشید که با اینکه این ایده او اورجینال است و او الان به آن رسیده، با اینکه از کسی کپی نکرده اما پیش از او فرد دیگری این مسیر را رفته، اما رد پای هنرمند دیگر را ندیده است. پس بهتر است آن کار و ایده را مطرح نکند." کیانوش غریب پور با بیان این موضوع نسشت را ادامه داد و این پرسش را مطرح کرد که چه مرزی میان کپی، گرته برداری و مهمان کردن اثر دیگری وجود دارد؟

مجید کاشانی در ادامه ابتدا نقدی را بر عنوان نشست مطرح کرد، مبنی بر اینکه واژه دزد بار معنایی فرای معمولی دارد و با توجه به اینکه قصد داریم در این نشست این موضوع را بررسی کنیم در واقع این عنوان قضاوت ماجرا بوده است. کیانوش غریب پور در پاسخ به این نقد، با تاکید بر اینکه این دزدی در جامعه هنرمندان گرافیست تا کنون رخ داده ولیکن درست است که باید مرز های چگونگی این قضاوت را بررسی کنیم در رابطه با علت انتخاب این عنوان توضیح داد.

کاشانی در ادامه با اشاره به اینکه شبکه ها اجتماعی باعث شد به شکل همه گیرتر در مورد آثار هنری اظهار نظر شود و یا کارها در معرض کپی برداری قرار بگیرد، صحبت های خود را ادامه داد و گفت بسیاری از مشابهت ها به آثار خود من باعث شده با احتیاط در این رابطه صحبت کنم و به راحتی کسی را قضاوت نکنم.

وی در ادامه گفت: دوران پیش از مدرنیته اغلب افراد در آتلیه خود نقاشی میکردند و یا مجسمه میساختند اما در دوره مدرن موضوع پاپ آرت مطرح میشود و هنر به دلیل وجود تکنولوژی قابلیت تکثیر پیدا میکند، پس اولین بار این بحث در دوره مدرن به وجود آمد و در دوره پست مدرن بیشتر مورد توجه قرار گرفت.

به اعتقاد کاشانی از دو منظر میتوان به این موضوع نگاه کرد، دو نوع شباهت داریم، یکی شباهت محتوایی و ایده و یکی شباهت در تکنیک است.

در پایان در نقل قول از یک هنرمند بیان کرد در عصر امروز هیچ کس اختراع نمیکند و به نوعی تکرار از کارهای قبلی اتفاق می افتد.

در ادامه غریب پور توضیح داد، در این قضاوت میباست مرزی را میان محکوم کردن فرد به عنوان دزد و برخورد آزادانه به عنوان کسی که تنها تکرار کرده حفظ کرد. در برخی موارد ناچاریم داوری کنیم و این موضوع را تشخیص دهیم.

در ادامه نشست علی هاشمی‌شهرکی، با اشاره به مواردی از شکایت های هنرمندان به انجمن تصویرگران در مورد کپی کارهایشان توسط افراد دیگر توضیح داد مواردی مشابه را در داوری های آثار در جشنواره ها میبینیم که برخی از آنها به دلیل تاثیر‌گیری شاگردان از استادشان بوده و در طول دوره آموزشی کارهایشان مشابه آن هنرمند شده است. اما مواردی هم دیده میشود که هنرمندان داخلی ما متاسفانه به شکل خیلی جدی از کارهای تصویرگران خارجی و داخلی دیگر کار کرده اند و در نهایت آدم متوجه میشود این جهان تصویری که ایجاد کرده متعلق به خود او نیست.

وی معتقد است گاهی افراط در این کار، به جایی مرسد که اثر را به کولاژی از کارهای مختلف دیگران تبدیل کرده است و این جایی است که ما به معضل بر میخوریم.

گاهی هنرمندان نشانه هایی در کارشان دارند که به تجربه شخصی خودشان ایجاد شده و اثر او را به اثر منحصر به فرد تبدیل میکند.

بخشی از این مسئله اجتماعی است. از نظر من ما با بحران فردیت به شکل عمومی در جامعه مواجهیم. یعنی بحران اینکه من چه کسی هستم و چه کاری میخواهم بکنم و... اکنون با فرهنگ شبکه های اجتماعی و دنیای مصرف گرا، فرهنگ تولید کمتر شده و مسئله ای به عنوان مد مطرح شده. در این دنیا خیلی طبیعی است که کسی هدفش دیگر تولید نباشد چرا که سر حد نقطه ای که میخواهد به آن برسد اینست که مصرف کننده خوبی باشد.

به نظر این هنرمند، جوان امروزی میخواهد به سریعترین شکل ممکن تصویری ایجاد کند که به نتیجه برسد، مطرح شود و جایزه بگیرد، در نتیجه اولین مسئله ما طمع است و دومین آن تنبلی است.

یکی از راه های رسیدن به خود و هویت فردی این است که باید زندگی را تجربه کرده باشیم. هنرمند کسی است که باید نگاه منحصر بفرد و تجربه شخصی داشته باشد. ما وقتی تجربه فردی نداریم، ایده نداریم، منظر نداریم و نگاه نداریم و وقتی منظر نداریم با هر مسئله ای که روبرو میشویم ذهنمان خالی است و در اولین قدم به دیدن نمونه ها می‌رویم و از آنها متاثر میشویم و گاهی حتی کپی میکنیم.

اردشیر میرمنگره به عنوان فعال هنرهای شهری در مورد کپی برداری و مداخله در هنر شهری بیان کرد: در بحث کپی موضوع اشتراک را در رشته های مختلف داریم، آنچه من با آن عیناً در دوران مختلف مواجه شدم، این است که معمولا در لایه های اول جستجو به نتایج مشترک میرسیم و وقتی جستجو را ادامه دهیم میبینیم هر کس فرم جدیدتری در می‌آورد. به این دلیل به نظر من میتوان گفت اشتراک ها در لایه های اولیه وجود دارد.

از آنجا که هنرهای شهری هم در تهران نوپا است و تجربیات زیادی نداریم در کار هنرمندان شهری نیز این اتفاق می افتد.

در ادامه امیر سقراطی در رابطه با مفهوم از آن خود سازی در نقاشی توضیح داد:

از آن خود سازی اغلب در هنرهای مفهومی و پست مدرن اتفاق افتاده. به عنوان اولین نمونه های آن میتوان به کارهای دالی و مارسل دوشان اشاره کنیم اما آن تصویر انقدر شناخته شده است که همه میدانند اگر کسی نگوید این از آن خود سازی شده است با قصدی مشخص این کار را میکند.

وی با تشریح این موضوع که ابراز این رخدادها از سوی هنرمندان در انجمن ها اتفاق سازنده ایست بیان کرد، وجود یک کمیته حقیقت یاب در انجمن ها میتواند کمک کند برخی افراد دقت بیشتری کنند که جایی وجود دارد که کار آنها را بررسی میکند.

در این دوره اگر انجمن ها و خانه هنرمندان که تنها نهادهایی هستند که ما را کنار هم جمع میکند وجود نداشته نباشند ما تبدیل به آدم های مونولوگ میشویم. وی راه حل دیگر جلوگیری از همچین اتفاقی را سلب عضویت برخی از این افراد از انجمن ها دانست.

به گزارش خبرنگار گالری آنلاین، در ادامه نشست کاشانی یکی از موئلفه های هنر معاصر را این دانست که هنرمند جلوتر از اثر هنری قرار گرفته است. در هنر مدرن فردیت یکی از موئلفه های نظام هنری است.

کاشانی در ادامه ی راه حل مطرح شده از طرف آقای میرمنگره جهت جلوگیری از ورود کار کپی به جشنواره ها مبنی بر ایجاد فضای کار گروهی، پیشنهاد داد در داوری های جشنواره هایی که کار کپی تایید میشود فردی را به عنوان مسئول چنین اتفاق هایی مشخص کنیم که پیگیر باشد. افراد نیز بدانند در صورتی که مشخص شود کارشان کپی است جایزه او پس گرفته میشود.

غریب پور با این توضیح که در داوری آثار همه به یک اندازه مسئول هستند به موردی در رویداد بهارستان اشاره کرد و ادامه داد در چنین رویداد هایی تمام مسئولین برگزار کننده موظف به عذرخواهی هستند و باید آگاهی کافی داشته باشند.

غریب پور در ادامه به نوعی از کپی برداری که در دوران آموزشی همه هنرمندان انجام میدهند اشاره کرد و هاشمی شهرکی نیز در ادامه همین مبحث توضیح داد در تاریخ هنر و زندگی پیکاسو هم میخوانیم از هنرمندان هم عصرش الهام میگرفته است. به نظرم باید روی اصالت کار شود از هنرمندجوان و مشهور بخواهیم کارشان شخصی باشد، خلاق باشند و خلاقیتشان بر گرفته از تجربیات شخصی‌شان باشد.

این نشست با پرسش و پاسخ و بیان تجربیات شخصی حاضرین در جلسه پایان یافت.

تهیه و تنظیم، خبرنگار گالری آنلاین: سارا حسینی


logo-samandehi