فاجعه شهری در انتظار تهران است
هنوز گاهی اوقات، حرفهایی از اجرایی شدن یک طرح به گوش میرسد، حرفهایی که حالا معلوم نیست در حال اجرائی شدن هستند یا نزدیک به یک اتفاقی در حد فاجعه شهری!
اما کارشناسان ضعف این طرح را در طرحی با نام «طرح تفصیلی تهران» میدانند، پروژهای که خط آسمان، اصالت بافت تاریخی، کوریدورهای ارزشمند شهر و آنچه تهران را به گذشتهاش متصل میکند، از بین میبرد و شاید باعث بیشتر معضلات فرهنگی و هویتی تهران شده است.
و حالا این طرح در قالبی کوچکتر نام «انضباط شهری» گرفته است، انضباطی که انگار فقط در منطقه ۱۲ تهران نمرهی ۲۰ نمیگیرد و مدیریتشهری اینبار با فشار، زور و حتی تخریب میخواهد این منطقه را شاگرد نمونه کند! اما زورش به کوچکترها و مظلومهای منطقه میرسد، نه سرمایهدارانی که شهر را داخل و زیرساختی میجوند و نابود میکنند.
بنیانگذار سازمان میراث فرهنگی هم نگران است، برای بافتی تاریخی که اگر تخریب شود، بخش بزرگی از پیکرهی شهر را با خود آوار میکند!
مهدی حجت معتقد است: برای مواجه شدن با بافت قدیم شهر تهران باید یک کار اصولی انجام داد، باید نخست توجه داشت که وقتی دربارهی این بافت صحبت میکنیم، دربارهی یکی از اندامهای یک پیکره صحبت میکنیم. پیکرهای به نام «شهر» که اندامهای متعددی دارد و با پیوستگی به یکدیگر، شهر را ایجاد کرده است.
رئیس ایکوموس ایران با تاکید بر اینکه نباید هر منطقه از تهران مانند تجریش را با محلات دیگر مانند راهآهن مقایسه کرد، ادامه داد: زمانیکه این موضوع را درست متوجه شدیم باید اول مشخص کنیم که توقع شهر از اندام و بافت قدیمی خود چیست؟ این اتفاق مانند خواستهی بدن از ریه برای تنفس، کلیه برای تصفیه و پا برای راه رفتن است؛ پس از آن دومین راهکار این است که ببینیم در بافت قدیم چه استعدادهایی وجود دارد؟ برخی استعدادها میتواند پاسخگوی خاطرات گذشته ما، مکان مبادلات اقتصادی یا محلی برای آموزش کودکان و نوجوانان باشد؟ در واقع باید دید این منطقه از شهر چه ظرفیتی دارد و مردم ساکن در آن منطقه چه توقعی دارند؟
او با تاکید بر اینکه اگر میخواهیم سابقهی ۲۰۰ ساله شهر تهران را به رخ بازدیدکنندگان خارجی و داخلی آن بکشیم باید این بافت را به همان صورتی که بوده حفظ و تمیز کنیم، بیان کرد: این اقدام، بر نوع درخواستمان بستگی دارد، باید رفتارمان را با این شهر تغییر دهیم.
خانههای تاریخی اول متهم میشوند، بعد تخریب!
حجت اظهار کرد: در گذشته این رفتار مرسوم بود که اگر قصد داشتند بلایی سر کسی بیاورند، اول او را متهم میکردند، پس از آن کاری که تمایل داشتند را با آن شخص میکردند. اکنون نیز ساختمانها را به مراکز فساد متهم میکنیم و پس از آن تخریبشان میکنیم، این اقدام راهحل مساله نیست. این بناها گناه نکردهاند که محل رفتوآمد معتادان شدهاند، بلکه معتادان بودند که این بناها را اشغال کردند، در واقع همهی دنیا حضور معتادان را تجربه کردهاند.
باید با خارج کردن معتادان از این محوطهها، این بناها را مرمت کرد و از آنها هر نوع بهرهبرداری که تمایل داریم، داشته باشیم. متاسفانه چون نمیدانیم که چه بهرهبرداری از بافت قدیم میتوانیم داشته باشیم، یا ظرفیت این نوع مکانها را نمیشناسیم، یا اگر میشناسیم آنها برای ما اهمیتی ندارند، چون به ظرفیت این بناها توجهی نداریم و بیشتر سراغ ظرفیتهای دیگر میرویم.
حجت با بیان این مثال که یک ساختمان قدیمی ظرفیتهای فوقالعادهای از نظر استثنائی بودن و مورد توجه قرار گرفتن دارد، افزود: چنین بنایی به خاطر نادر بودن یک ارزش است، هر چند آن ارزش شاید زیاد مورد توجه جامعه نباشد، به همین دلیل برخی از زوایا در این زمینهها ممکن است تغییر کند و سرمایهگذار با توجه به ارزش اقتصادی بنا، بگوید میتوان آن را تخریب کرده و به جای آن ساختمانی چند طبقه ساخت، با این وجود نیز ارزش اقتصادی این بنا، نسبت به ارزش نادر بودن آن که باز هم میتواند یک ارزش اقتصادی باشد (چون امکان تبدیل آن به عملکردی که میتواند مورد بهرهبرداری قرار بگیرد، است) وجود دارد.
کسانی که فقط نوک دماغشان را میبینند، این کار بیشتر به چشمشان میآید که یک ساختمان را تخریب کنند و جای آن بنایی چند طبقه بسازند، تا اینکه آن را مرمت کنند، کاربری جدید دهند و استفادهای منطقی داشته باشند.
منبع : معماری نیوز