سبک معماری پساکرونایی چگونه خواهد بود؟
محمود نورائی: معماران پس از انواع شیوع بیماریهای مرگبار در چند قرن اخیر مکانهایی را که ما در آن زندگی و کار میکنیم دگرگون کردند؛ آیا ویروس کرونا هم ما را با سبک معماری جدیدی روبرو خواهد کرد؟
به گزارش گالری آنلاین به نقل از هنرآنلاین، فاصلهگذاریهای اجتماعی، وسایل حمل و نقل با نشانههایی برای رعایت کردن فاصله میان انسانها، بسته شدن بیشتر مکانهای تجمع انسانی و ساکنان شهرهایی که در خانههای خود محدود شدهاند؛ نشان میدهند که شیوع نگرانکننده ویروس کرونا به سرعت ما انسانها را در فضای خود سازماندهی و به طور موقت کره زمین را برای حرکت ما کوچک کرده است. با این حال، شیوع بیمارهای هولناک قرنهاست که محیطهای ساخته شده و فضاهای اجتماعی را دگرگون کردهاند.
نگاهی به تاریخ گذشته نه چندان دور هم به ما میفهماند که پیش از این نیز، بیماریهای عفونی مکان زندگی ما اعم از معماری، طراحی تاسیسات ساختمانها و برنامهریزی شهری را پایهگذاری کردهاند و روشهایی ماندگار را برای حیات ما شکل دادند.
این بیماری وبا بود که شبکه مدرن خیابانسازی را تحت تأثیر قرار داد، زیرا اپیدمی آن در قرن نوزدهم باعث ورود سیستم فاضلاب در شهرها شد. در حقیقت در دهه 1800 میلادی، مرمت و بازسازی گسترده شهر پاریس توسط بارون هوسمان (Georges Eugene Haussmann) و یا زیرساختهای بازسازی شده لندن به دنبال شیوع گسترده بیماری وبا بود.
سومین بیماری همهگیر طاعون با شیوع طاعون خیاری در سال 1855 میلادی؛ جنگ جهانی علیه موشها را به راه انداخت که موجب طراحی لولهکشی و تاسیسات به عنوان پایه ساختمانسازی و خروج لولههای تا آستانه در ساختمانها شد. زیباییشناسی تمیز و پاکیزه مدرنیته تا حدودی ناشی از بیماری سل بود، آسایشگاههای پر از نور، الهامبخش دورهای از اتاقهای دارای رنگ سفید، حمامهایی با کاشی بهداشتی و... در اواسط قرن گذشته شد و به طور کلی فرم در معماری همیشه از ترس عفونت و بیماریها، به همان اندازه، عملکرد را دنبال کرده است.
معماری قرن بیستم و مقابله با بیماری شهرهای پر ازدحام
ساختمانهایی که در عصر مدرنیته پدید آمدند در زمان شیوع شدید بیماریهایی همچون وبا، سل و همهگیری آنفولانزا، معماران اوایل قرن بیستم را واداشت تا طراحی خود را به عنوان راهکاریی در مقابله با بیمارهای شهرهای پر ازدحام انجام دهند.
همهگیری آنفولانزا از 1918 تا 1920 چند میلیون نفر را کشت. همهگیری وبا در قرن نوزدهم به تنهایی جان هزاران هزار انسان را گرفت. بین سالهای 1810 تا 1815 در شرایط وخیم ازدحام جمعیت و کثیفی شرایط زندگی، سل عامل 25 درصد مرگ و میرها در شهرهای بزرگ دنیا بود.
کشف روبرت کُخ (Robert Koch) در مورد بیماری سل در سال 1882 موجب جنبش آسایشگاهسازی در اروپا و آمریکا شد. طراحی این موسسات با هدف نگهداری بیماران، معالجه و ایزوله کردن آنها، بر بهداشت دقیق و قرار گرفتن در معرض نور خورشید و هوا تأکید داشتند و شرایط معماری و طراحی محیطی جامعه را متحول کردند. به گونهای که قبل از کشف داروی سل، درمان این بیماری به صورت محیطی انجام میشد.
این محیطهای بالینی الهامبخش معماری جدید و مدرن شدند؛ همانطور که لو کوربوزیه (Le Corbusier) میگفت: "خانهای پر از نور و هوا قابل سکونت است."
معماری مدرن، یعنی شیوه طراحی غالب از دهه 1920 تا 1970؛ اغلب به مجموعهای از اصول تأکید میکند که خلوص فرم، هندسههای سخت، مواد مدرن و رد موارد زینتی در بنا را مدنظر قرار میدهد و دقیقاً این اصول به ویرانیهای جنگ و بیماری که نیمه اول قرن بیستم را تعریف میکرد، پاسخ دادند؛ مانند آسایشگاههای سل که سطوح تمیز و صاف معماری این دوره زمینه کاهش ترومای آن را در میان مردم کاهش دادند.
معماران پیشگام مدرن از آدولف لوس (Adolf Loos) تا آلوار آلتو (Alvar Aalto) بیشتر محیطهای درمانیای را ارائه کردند که از نظر جسمی و نمادین در برابر بیماری و آلودگی قرار داشتند.
نمایی از خانه لوس در شهر وین که باعث تحول سبک معماری این شهر شد
خانه لوس (Looshaus) در وین، بنایی با پنجرههای فاقد طاقی یا زینت است که ایدئولوژی مینیمالیستی آدولف لوس را مجسم و معماری وین را تحت تاثیر قرار داد.
لو کوربوزیه هم از مردم خواست که خانههای خود را از قید و بند آزاد کنند، فرش و مبلمان سنگین را از بین ببرند و کف و دیوارها را پاک نگه دارند. او در سال 1925 شهری را پیشبینی کرد که در آن خانهها سفید است: "گوشههای تاریک و کثیف دیگر وجود ندارد. همه چیز همانطور که هست نشان داده شده و سپس پاکیزگی داخلی میآید." ویلای ساوا اثر فوقالعاده مدرن او نیز این زیباییشناسی را مجسم میکند.
ویلای ساوا در حومه شهر پاریس و تجسم ایده خانهای پر از نور و هوا برای سکونت
در حقیقت مبلمان و طراحی مدرنیستی هم نگرانیهای شیوع بیماریهای عصر خود را منعکس کرد. همانطور که پل اوری (Paul Overy) منتقد هنر و معماری درباره، نور، پلان باز و گردش هوا در بناهای مدرنیستی مینویسد: "گرد و غبار موجود در ویژگیهای تزئینی بناها دشمن بهداشت بود که باید به هر قیمتی ریشه کن میشد."
بر همین اساس هم طرحهای مینیمالیستی جایگزین چوبهای منبتکاری شده و اثاثیه یا لوازم داخلی که جایی برای گرد و غبار حاوی ویروس و میکروب برای زمانهای طولانی میشدند از بناهای مدرن رخت بربستند. در عوض، طراحان از مواد قابل شستشوی سبک و ساده برای خانهها استفاده کردند.
میشائل تونت (Michael Thonet) طراح هم، برای ساخت صندلیهایش از چوبهای خاردار و نیشکر استفاده میکرد. آلتو نیز از تخته سهلا خم شده و مارسل برور (Marcel Breuer) و لودویگ میس فن در روهه (Ludwig Mies van der Rohe) از فولاد لولهای استفاده میکردند. این مبلمانها به راحتی تمیز و جابجا میشدند و گرد و غبار و حشرات را در محلهای مخفی از زندگی با انسانها محروم میکردند.
این طراحان با تزئینات و آشفتگی غیرقابل حل و فصل که در برابر گرد و غبارهای که در گوشههای مبهم خانه میماند جنگیدند و پس از آن بود که پیشرفتهای علمی قرن بیستم، مشخص کرد که قطرات خشک شده حامل سل میتوانند تا مدتها زنده بمانند و در گرد و غبار بستر خانگی، محیط را آلوده کنند؛ درست در همین زمان است که قطعه موسیقی مشهور "30 سال در تاریکی اما 30 ثانیه در آفتاب" آگاهی عمومی از این واقعیت و همچنین قدرت دارویی نور خورشید تقویت کرد.
تراسها، بالکنها و سقفهای مسطح عناصر معمول در معماری مدرنیستی هستند که حتی در آب و هوایی که کمتر برای فضای باز مناسباند هم ارائه میشوند. این ویژگیها فراتر از جذابیت زیباییشناختی آنها، دلهرههای مدرنیستی را با اثرات درمانی نور، هوا و طبیعت مجسم میکنند.
ریچارد نویترا (Richard Neutra) معمار مدرن که پدرش در سال 1920 در اثر آنفولانزا درگذشت، وسواس داشت که نور خورشید و تهویه طبیعی را در هر مکان قابل سکونت در دسترس قرار دهد. نویترا در مدرسه امرسون که در لس آنجلس در سال 1935 ساخت، از دیوارهای شیشهای تلسکوپی استفاده کرد تا هر کلاس درس را با باغهای محیط ارتباط دهد.
مدرسه امرسون و ایده پیوند دانشآموزان با محیط زیست
اما تأثیر مستقیم این اصول که در مدرنیته معماری متبلور شده را میتوان در کلینیک پایمیو (Paimio) آلوار آلتو که در فنلاند برای بیماران سل در سال 1933، ساخته شد، مشاهده کرد. زیباییشناسی بالینی این کلینیک و توجه به سلامتی در بیان کامل، نقطه عطفی از مدرنیسم بینالمللی است. آلتو در این اثر کل ساختمان را به عنوان یک ابزار پزشکی تصور کرد و در داخل و خارج با بالکنهای آفتابگیر در هر طبقه و یک طبقه برای گرفتن آفتاب در پشت بام، فضایی برای بیماران فراهم آورد تا سالمتر از محیط استفاده کنند. پنجره اتاقهای این بنا دارای مناظر گسترده از جنگل در بیرون هستند، در حالی که در طراحی محیطی آن هم مسیرهای پیادهروی طوری تعبیه شده تا بیماران را در استفاده از منظرهها راهنمایی کند.
کلینیک پایمیو بنایی که به عنوان ابزار پزشکی ارائه شد
این ویژگیهای معماری - تراسها، سقفهای مسطح و فضای داخلی و مبلمان دقیقاً طراحی شده - در عین حال که تئوریهای طراحی عملکرد و عقلانیت را که مشخصه مدرنیسم هستند را به دنبال شیوه زندگی درمانی به ظهور رسانده است. البته زیباییشناسی مینیمالیستی این بناها بیش از یک راه حل، آرزوی عمیقتر بشر برای تعالی را نشان میدهد.
به گفته معمار هلندی یان دوئکر (Jan Duiker) درباره مینیمالیسم: "این وابستگی معنوی به متریال که مورد استفاده قرار میگیرد منجر به مناسبترین ساخت و سازها میشود و به طور پیوسته به سمت خدشهزدایی و معنوی شدن پیش میرود. بدون شک ذات ماده است که ما را قادر میسازد تا واقعیتر از آنچه پدران ما قادر به انجام آن بودند برسیم و مطالبات معنوی بالاتر را نیز برآورده کنیم."
در عین حال، این طرحها و ایدههای زیباییشناسانه یک فلسفه را تجسم میکردند که بهزیستی اخلاقی، جسمی و اجتماعی را با هم متحد میکرد.
لوکوربوزیه درباره شهر فردا مینویسد: "زندگی در شهرها به بهداشت و سلامت اخلاقی بستگی دارد. بدون بهداشت و سلامتی اخلاقی، سلول اجتماعی دچار نطفه نمیشود."
فاصله اجتماعی الگویی برای طراحی آینده
در بحران فعلی سلامتی که با شیوع ویروس کرونا ایجاد شده، گفتن این حقیقت دردناک است که زندگی بدون اقدامات کاهش فعالیتهای اجتماعی در برخی از شهرهای پرجمعیت، مختل خواهد شد و از نظر بهداشتی ثابت شده که زمینههای باروری برای ویروس کرونا با حضور فعالیتهای اجتماعی مهیا میشود. در حال حاضر، متخصصان بهداشتی فاصله اجتماعی را به عنوان راهکاری موقت، در صورت طولانی شدن، برای یافتن راه حل پزشکی توصیف میکنند.
اگرچه هنوز اوضاع ویروس کرونا و بیماری کووید 19 در حال آشکار شدن است؛ اما در همین اثنا نیز تئوریهای جدید طراحی آغاز شده است. بسیاری از طراحان و معماران پیشبینی میکنند اجرای گسترده فنآوریهای لمسی خودکار - مانند سوئیجهای آسانسورهای خودکار، کلید برق کنترلی و ورود به اتاقها تحت کنترل تلفن همراه - در فضاهای عمومی و حتی خصوصی برای کاهش انتقال ویروس انجام خواهد شد.
از آنجا که آسایشگاهها از ساختمانهای مدرنیستی الهام گرفتند، به همین ترتیب ممکن است عناصر ساختمانی جدید از مراقبتهای بهداشتی قرن بیست و یکم تبعیت کنند و مانند نوگرایان معماری که زینت بناها را در زمینه خدمات بهداشتی رد کردند، طراحان معاصر به احتمال زیاد از مواد ضد باکتری در فضاهای عمومی و خصوصی استفاده کنند که به راحتی ویروسها را از بین میبرند.
برخی گمانهزنیها در مورد تأثیر فاصله اجتماعی در طراحی شهری، نشان میدهد که معماران ممکن است به جای مکانهای کوچکتر، فضاهای بازتری را برای کاهش تراکم طراحی کنند و بلوارهایی با تهویه گسترده ارائه دهند. با افزایش تعداد خطوط امنیتی و اتوماسیون مراحل ورود، شاید سیستم فرودگاهها دوباره طراحی شود تا ازدحام را کاهش داده و گردش مسافر را سهولت بخشند. بسته به نحوه اثبات کار از راه دور در این بیماری، فضای مجازی ممکن است جایگرین بسیاری از مشاغل شود و در مکانهای اداری شاید اتاقهای مشترک به سمت اتاقکهای شیشهای تک نفره سوق پیدا کند و به طور کلی، فاصله اجتماعی میتواند به الگویی برای طراحی آینده تبدیل شود.