تحولات معماری؛ از صفویه تاکنون

نشست «در جستجوی هویت ملی در معماری ایرانی» برگزار شد

پروفسور توماس مایر، معمار و محقق سوئیسی تبار در نشست «در جستجوی هویت ملی در معماری ایرانی» که ساعت 18 روز پنجشنبه 30 فروردین 1397 در تالار استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد، بخشی از پژوهش چهل ساله خود را که برای اولین بار در قالب کتاب « راهنمای توریسم معماری ایران» به دو زبان انگلیسی و آلمانی منتشر شده، به گوش علاقمندان و دانش پژوهان معماری ایران رساند.


به گزارش خبرنگار گالری آنلاین، مایر در ابتدای برنامه ضمن اظهار شرمندگی از اینکه قرار است در حضور ایرانیان درباره تاریخچه و معماری ایران صحبت کند و نظر دهد، گفت: میخواهم بدانید که من فقط از نگاه و زاویه دید اروپا به معماری شما نگاه خواهم کرد.

وی بیان کرد: شیخ صفی الدین سال 1301 پایگاهی را که صوفی ها بتوانند در آن قدرت داشته و کشور را اداره کنند، پایه گذاری کرد و اسمش را صفویه گذاشت. در آنجا حرکتی آغاز می شود که در نهایت به حرکت مردمی- مذهبی تبدیل می گردد؛ این تفکرات سپس در سطح جامعه جاری می شود.

این پروفسور با بیان این نکته که «شیعه معتقد است 12 امام وجود دارد که اینها نمایندگان خدا بر روی زمین هستند، این موضوع از این جهت مهم بود که جلوتر تاثیراتش را در معمارری و طراحی ها خواهیم دید»، گفت: در بین فرزندان شیخ صفی الدین که قرار بوده تاج و تخت را به ارث ببرند، شاه اسماعیل از سال 1499 شروع به فرمانروایی می کند، وی فرمانروای قزلباش ها بود و یک شخصیت کاریزماتیکی داشت. اسلام وی برگرفته از اسلام سنی است، او خود را امام دوازدهم و امام غایب معرفی می کند.

مایر با اشاره به اقدامات شاه اسماعیل و شکست وی در جنگ چالدران، اذعان داشت: شاه طهماسب وقتی به قدرت رسید که هنوز جنگ با عثمانی ها ادامه داشت. با توجه به اقداماتی که شاه اسماعیل در تبریز انجام داده بود، در آن برهه امکان ایجاد توسعه در تبریز وجود نداشت ولی قزوین برای این امر منطقه مناسبی به شمار می رفت. شاه طهماسب این موضوع را می فهمد و شروع به انجام برنامه های توسعه ای در ایران می کند که مقدمه اش در قزوین اتفاق می افتد.

این پژوهشگر در ادامه نقشه توسعه ای صفویه را با نقشه کارهای دولت خان در اصفهان مقایسه کرده و نشان می دهد که در هر دو- طرح و شکل عالی قاپو و چهل ستون-این نکته وجود دارد که در ورودی شهر یک میدان واقع شده و پشت میدان جایی برای زندگی شهروندان هست و همچنین خیابانی وجود دارد که به یک مرقد منتهی می شود که کاربری این مرقدها تاکید بر وجاهت دین اسلام که دین رسمی آن جامعه بوده، اشاره می کند. این نوع معماری و عناصر امروزه هم مشخص هستند.

به گزارش خبرنگار گالری آنلاین، مایر به تاریخچه فرمانروایی شاه عباس، بازسازی دوباره ارتش توسط او، قتل عام ها و تسخیرهای وی اشاره ای کرده و افزود: وقتی به اواخر دوره شاه عباس می رسیم، می بینیم که وسعت کشور از دجله تا هند است. در آخر سلطنت شاه عباس به اصفهان توجه خاصی کرده و از اقدامات مهم وی بازسازی زیرساخت ها در این شهر بود که از نمونه های آن می توان کاروانسراها را نام برد. اصفهان در یک مرکزیتی قرار داشت که تجارت و داد و ستد از آن مسیر رد می شد؛ شرق به غرب یک مسیری از هرات به بغداد و از شمال به جنوب هم مسیری وجود داشت که به بندرعباس منتهی می شد.

وی گفت: وقتی پایتخت ایران، اصفهان بود؛ مرکزیت با مسجدی بود که خانه ها دور آن ساخته شده بودند. شاه های اولیه صفوی اهمیت بالایی را برای مساجد قائل بودند مثل مسجد علی، مسجد هارون. این تمرکز روی مسجدها بخاطر هویتی بود که برایشان حائز اهمیت بوده است. اما شاه عباس وقتی اصفهان را پایتخت کشور کرد مرکزیت شهر را در مسیر داد و ستدی که گفته شد، به سمت جنوب حرکت داد. اولین کار وی ساختن میدان شاه بود که در دور میدان مغازه هایی به عنوان بازار ساخته شدند. این بنا 1590-1591 به این شکل طراحی شد؛ این طراحی مهم بود زیرا یک طرح جدید شهری بود؛ یک مفهوم جدیدی بود که در موردش صحبت می کرد. در دو طرف بازار وجود دارد که این به اهمیت اقتصاد اشاره می کند چون در آن زمان در اروپا هم داد و ستد تازه رخ داده بود. از طرفی هم روبروی عالی قاپو- که در ورودی قرار دارد- مسجد شیخ لطف الله است که یک متفکر خداشناسی بود که شیعه دوازده امامی را در دوره صفویه معرفی می کرد. اون قدرت مذهبی هم از این طریق به نمایش گذاشته می شد.

او اظهار داشت: مرحله دوم در 1596 شروع می شود که طراحی و ساخت چهارباغ است، اینجا یک فضایی برای ورود عموم نبوده است؛ در واقع مسیری بوده که از قصر شاه عباس شروع و به تفریحگاه او منتهی می شده است. به دستور شاه عباس کنار این گذرگاه ها خانه های ویلایی ساخته شد. زیبایی این مکان در حدی بود که یکی از نویسندگان فرانسوی می گوید« اینجا زیباترین باغی است که تا بحال دیده ام»؛ در پی توصیفات این نویسنده از چهارباغ، لویی چهاردهم خیابان شانزلیزه را می سازد. بخشی از طرح ها از جمله 40 ستون نیز برگرفته از طرح های دوره هخامنشان بود به طوری که یکی از تحلیل گران اشاره می کند که تمام مباحث فرهنگی و طراحی را که از زمان هخامنشیان می خواهید بدانید را می توانید از نقاشی ها و سازه هایی که از آن زمان مانده است، برداشت کنید و در طراحی الان اعمال کنید.

پروفسور مایر ادامه داد: در 40 ستون جشن های باشکوه به میزبانی شاه برگزار می شد و انواع نوشیدنی ها و خوراکی ها در آن سرو می شد و این دقیقا برعکس فلسفه ای بود که مغول ها داشتند. سلطان های عثمانی اعتقاد داشتند هیچکس حق صحبت کردن با این فرمانروایان را ندارد به طوری که این فرمانروایان هیچ گاه اجازه ندادند تا مردم چگونه غذاخوردنشان را ببینند. در نگاه به چهل ستون امضای طراحی ایرانی را می توان دید که چگونه از فضا استفاده شده تا یک ارتباطی بین فضای داخل و خارج شکل بگیرد. من برای نشان دادن اینکه طراحی ها چقدر عمیق بودن به سازه مادرشاه اشاره می کنم که داخل آن مدرسه، کاروانسرا و بازار بوده است. طراحان می پرسند که « چطور می شود یک بنای به این بزرگی را ساخت بدون اینکه مالیاتی برای ساختش دریافت شود؟»

این پژوهشگر در ادامه به طراحی بازار پرداخت و گفت: این یک طراحی منحصر به فرد است؛ طرح مستقلی ست که از جایی گرفته نشده است و بعدها روی اروپا هم تاثیر گذاشته است. وی وارد حکومت دوره قاجاریه شد و اظهار داشت: پایتخت در این دوره از اصفهان به تهران منتقل شد. در دوره فتحعلی شاه ساختمان هایی طراحی می شده است که دارای یک معماری متقارن بود که گفته می شود از طراحی های روسی الگو برداری شده است. ناصرالدین شاه اولین کسی بود که به اروپا- از مسکو تا لندن- سفر کرد و در انگلیس ملکه ویکتوریا را دید و بعد در وین در یک نمایشگاه جهانی برای اولین بار شرکت کرد؛ به همین علت خانه ای در آنجا ساختند که با معماری ایرانی ساخته شده بود. اولین تاثیر معماری اروپا بر معماری ایرانی به مدد تصاویر کتاب هایی بود که ساختمان های اروپایی را به تصویر کشیده بود؛ به همین علت نقص هایی داشت. یکی دیگر از سازه ها که این ویژگی را داشت تکیه دولت بود که الان نیست و آخرین بار رضا شاه در آنجا به قدرت رسید.

مایر افزود: اولین سازه ای که به دستور رضاشاه ساخته شد، باغ ملی بود که یک ورودی برای جایی بود که قرار بود اقدامات خاصی در آن انجام شود. رفته رفته در سازه های تهران تاثیر پرسپولیس دیده شد و هرچه قسمت های بیشتری از ان کشف می شد، اطلاعات افراد از آن بالا می رفت و تاثیرات بر سازه ها بیشتر می گردید. چیزی که جالب است بدانید این است که برای پهلوی اکتشاف پرسپولیس از دو جهت اهمیت داشته است: 1- با این کار قدرت روحانیت را می توانست کاهش دهد، 2- می توانست ادعا کند که ایران دارای یک تاریخ دور و درازی است که قابل ارائه به جهان است.

وی گفت: در اینجا حرکت معماری در ایران اتفاق افتاد، ایران به اطلاعات اولیه دسترسی داشت و از طرفی قاورکیان، از اعضای معماران جهان، با افرادی در داخل ایران در ارتباط بود که می توانست اطلاعات دست اول را در اختیارشان قرار دهد. از دیگر مسیرهای رسیدن اطلاعات معماری به ایران، وجود آقای آمانسیان بود که یک مدرسه را در ایران طراحی کرد و اتفاق بعدی راه اندازی نشر مجله معماری بود.

او اشاره کرد: وقتی محمدرضا به قدرت رسید تهران بزرگ شد و ایران از لحاظ معماری توسعه یافته تر گردید. عصر طلایی معماری مدرن در ایران زمانی ست که شما سازه هایی مثل مجلس را می بینید که از یک طرف یک سازه مدرن است ولی از طرفی هم ستون های بزرگ و ورودی خاص این سازه قابل توجه است که در واقع یک تلفیقی از معماری مدرن با ریشه های معماری ایرانی است.

مایر گفت: به نظر من شوشتر نو یکی از بهترین نمونه های معماری ایران است، آن را دیبا برای کارمندان شرکت شکر طراح کرد. رفته رفته می بینیم که معمارها بدنبال ریشه های خود هستند- ریشه های اسلامی یا ملی- مثلا مرکز مطالعات مدیریت که در ظاهر شبیه به مدرسه است ولی مرکز تحقیقات گسترده ای بود که الگوبرداری شده از هاروارد بود؛ در این طرح در مرکزیت یک کتابخانه وجود دارد که نقش محوری مطالعه را نشان می دهد.

او در نهایت به دوران انقلاب رسید و اظهار داشت: بعد از انقلاب، جنگ اتفاق افتاد و برای مدتی معماری ایران متوقف شد. بعد از انقلاب ارزش ها زیرو رو شد. به طوری که در حین توجه به دانشگاه علوم پزشکی یزد ساختمان سلف سرویس آن مدنظر می آید که از نظر ظاهر، سنت های ایرانی را دارد که ترکیبی از عالی قاپو و 40 ستون است ولی در داخل فناوری های بروز سلف سرویس را دارد. طراحی دیگر مرقد امام خمینی است که در تقابل با ارزش های رژیم قبل از انقلاب ساخته شد.

این پژوهشگر گفت: اتفاقی که الان در حال وقوع است این است که معمارانی که از زمان انقلاب روی کار بودند، در حال بازنشسته شدن هستند و جوانان روی کار می ایند؛ خیلی از نشانه ها و طراحی های این افراد را می توانیم در مجله معمار ببینیم. یک حرکتی شروع شده، یک روندی که در مورد بازگشت به واقعیت صحبت می کند نه سنت های معماری بلکه بازطراحی و پیدا کردن یک نگرش جدید در معماری. مثلا خانه های آجری که از آجرها -که یک ابزار قدیمی است- استفاده شده تا آن ابزار قدیمی یک ظاهر مدرنی را به ساختمان بدهد.

وی در نهایت گفت: یک اشتیاقی برای بازگرداندن طراحی های جدید به خود طبیعت وجود دارد به چیزهایی که می توان آنها را لمس کرد؛ اینها باعث بوجود آمدن زبان طراحی جدید شده اند.

logo-samandehi