خبرنگاری جذابتر از هنرپیشگی سینما! / یادداشت لیلى گلستان براى روز خبرنگار
همیشه آرزو داشتم خبرنگار می شدم. پدر بزرگم روزنامه نگار بود ( روزنامه گلستان در شیراز ) و مرا که کودکی شش هفت ساله بودم با خودش به چاپخانه می برد ؛ در آن جا با حروف سربی، دستهای سیاه شده کارگران چاپخانه وبوی کاغذ آشنا شدم .
این آشنایی برایم جذاب شد و جلب این حرفه شدم و آرام آرام جذب این حرفه شدم و هنوز رابطه با روزنامه ها را حفظ کرده ام و هر از گاهی یادداشتهایی برایشان می نویسم.
و هنوز هم مثل آن سال های جوانی که برای مدتی با "زن روز" و "آیندگان" و "کیهان" کار میکردم، از چاپ شدن نوشتهام خوشحال میشوم و مثل بچهها ذوق میکنم!
و بعد خودم از این ذوق کردن خندهام میگیرد و به خودم تشر میزنم که : "پس چه وقت میخواهی بزرگ شوی!"
خبرنگاری کار بسیار جذابی است و به نظر من جذابتر از هر کاری. حتی هنرپیشگی سینما!
این بدو بدوها، این هیجانها ، این تیتر شدنها، و این که سوژه نابی به سرت بزند و بروی به دنبالش...
این که یک مصاحبهی خوب بکنی ... خیلی لذت دارد.
الان وقتی روزنامهنگاران آن وقتها را میبینم که هنوز هیجان شان را حفظ کردهاند کیف میکنم.
این حرفه، حرفهای است که آدم را زنده نگه میدارد. زندهى پر تپش، زندهی جالب، زندهی متعهد، زندهی مفید ( که البته این از همه مهمتر است).
کار روزنامهنگاری مفید است. فایده دارد. کمک میکند به تحول مخاطب، به ارتقائ فرهنگ مردم و کمک میکند ( به قول کاوه برادرم ) به ثبت حقیقت. که مهمترین هدف همین ثبت حقیقت باید باشد .
یاد کاوه گرامی باد که در راه ثبت حقیقت از دست شد .
با آرزوی این که همهتان زنده و پایدار و موفق باشید و راه اش را با همان شور و شوق و پایمردی ادامه دهید .
لیلی گلستان
منبع: هنرآنلاین