از ادیتوری تا موزهی عکسی که نداریم
سیفالله صمدیان : سه چهار سال پیش برای برگزاری نمایشگاه «نبض ایرانی» به ریودوژانیرو رفته بودم، به ما میگفتند به سبب آنچه رسانههای جهانی در مغزمان فرو کرده بودند، فکر میکردیم شما ایرانیها راه که میروید در جیبتان اورانیوم غنی میکنید! شما فکر کنید با چند میلیارد دلار میتوانید این را از ذهن آنطرفیها پاک کنید؟
او معتقد است، چون در سه دهه گذشته، بیشتر متولیان دنبال «روزمرگی سیاستزدهی خودشان» بودهاند، کار فرهنگ و هنر به اینجا رسیده است.
این عکاس و فیلمساز در نشستی با حضور خبرنگاران در محل این خبرگزاری حضور یافت و به نکاتی دربارهی لزوم راهانداری موزهی عکس ایران، موقعیت ادیتوری عکس بویژه در رسانههای داخلی، توجه به حفظ آرشیو جمعآوریشده در طول 12 دوره برپایی «جشن تصویر سال» و تأثیر مجله «تصویر» بر عکاسی و عکاسان در 22 سال گذشته و نیز موقعیت و مسوولیتهای عکاسان و انجمنهای عکاسی در ایران پرداخت.
ادیتوری عکس یکی از موضوعهای مهم عکاسی امروز است که ما در ایران آن را نداریم. در دنیای امروز و در رسانههای معتبر جهان، یک عکاس عکس خود را منتشر نمیکند، مگر اینکه یک ادیتور، عکس را ادیت کرده باشد.
ادیتوری عکس از خود عکاسی مهمتر است. به این دلیل که در عصر حاضر، عکس از سر و کول ما بالا میرود و با انقلاب دیجیتال حتی از در و پنجره نیز به زندگی ما وارد شده است!
ادیتوری عکس به چه معناست؟ کار ادیتور چیست و آیا تعریف مشخصی از کار او وجود دارد؟
با توجه به اینکه ما طبیعتا ترکیبهای جا افتادهی فتوژورنالیسم را به کار میبریم، بنابراین «انتخابکننده» فقط به کسی گفته نمیشود که بگوید این عکس را روی صفحهی اول ببر. پس اول انتخاب عکس، بعد ادیت تکنیکی و بعد شکل ارائه و محتوایی آن. برای توضیح دربارهی ادیت محتوایی یک مثال میزنم؛ گاهی میبینیم که کراپ یک عکس برخلاف انتظار ما، نهتنها از عمق آن کم نمیکند، بلکه میتواند تأثیر آن را افزایش دهد. ادیتور میتواند برداشتن یک بخش زائد را به عکاس یادآوری کند.
پس به کسی که مسؤول انتخاب عکس است و پیشنهاداتی برای بهتر شدن و ارائه مناسب عکس میدهد، ادیتور میگوییم. ادیتوری محتوایی هم فقط این نیست که بگویید این عکس خوب است، باید بگویید این عکس برای این اتفاق خوب است و برای یک اتفاق دیگر شاید اصلا عکس مناسبی نباشد. بنابراین اینطور نیست که از دید عکاسانه فقط عکس را ببینید، بلکه آن را ادیت محتوایی هم میکنید و میگویید این عکس را برای چه مورد و موضوعی میخواهید.
مثلا دو نفر در خیابان راه میروند و میگویید خب دو نفر راه میروند دیگر! ولی بعضی وقتها همین راه رفتن دو نفر، نوع راه رفتنشان، شعاری که دستشان است و نوع پوششی که دارند شاید از ۱۰۰ هزار نفری که برای تظاهرات میروند هم مهمتر باشد. متأسفانه ادیتورهای سیاستزدهی ما اینطور فکر میکنند که مثلا در تظاهرات «روز قدس» حتما باید تعداد بیشتری را نشان دهیم که به اصطلاح «مشتی بر دهان استکبار جهانی» زده باشیم! این آقایان فکر نمیکنند این مشت اگر قرار باشد زده شود، با این منم منمهای «کمیتی» نیست، بلکه با منم منم «کیفیتی» شاید خیلی خیلی قویتر و موثرتر در دل ملتها (نه در سر و صورت دولتهایشان) اتفاق بیفتد. برای مثال، با نشان دادن دو نفر در یک تظاهرات، ولی با یک کیفیت انسانی و تأثیرگذاری بیشتر، قدرت انتقال مفهوم آن تظاهرات بیشتر و بهتر انجام میشود و این همان ادیت محتوایی است؛ یعنی عکسی را که به نظر خیلیها زائد است درشت کنید و بگذارید صفحهی اول.
البته اینهایی که من میگویم مثالهایی است که به ذهنم میرسد، وگرنه ادیتوری عکس مراحل زیادی دارد و کسی که در این زمینه فعالیت میکند و حرف میزند باید خیلی عکس دیده باشد، اطلاعات داشته باشد تا حرفش بهروز باشد و به جوک تبدیل نشود و دیگران فکر نکنند چیزی را که 10 سال پیش در اروپا و آمریکا تمام شده، تازه میخواهد رو کند.
منبع : ایسنا