توضیحات رئیس جوان یک حراجی پرحاشیه

رئیس جوان کریستیز خاورمیانه، درباره برخی موضوعات و حواشی جنجالی که درباره این حراجی مطرح می‌شود، توضیحاتی ارائه کرد.

به گزارش گالری آنلاین به نقل از ایسنا، «مایکل جی‌ها» - رئیس جوان و لبنانی‌الاصل کریستیز خاورمیانه - اواسط هفته پیش مسافر تهران بوده و مابین دیدار از گالری‌های متعدد، گفت‌وگویی هم با «هنرآنلاین» انجام داده که در آن به بسیاری از ابهام‌ها و پرسش‌ها پاسخ داده است.

بخش‌های مهم این گفت‌وگو در ادامه می‌آید:

در تحلیل آمار فروش، کل فروش کریستیز خاورمیانه به اندازه فروش یک اثر در دفتر پاریس و نیویورک کریستیز است، حال دو پرسش پیش می‌آید: آیا دفتر کریستیز دبی توانسته از منظر مالی به سود و خودگردانی لازمه برسد؟ آیا این دفتر به طور دائمی در منطقه می‌ماند؟

جی ها: سوال خوبی بود. هیچوقت فکر بسته شدن دفتر دبی به ذهن‌مان خطور نکرده است؛ ما حتی سال‌های 2009 و 2011 در اوج رکود 4-5 میلیون دلار فروش داشتیم؛ آن موقع حتی حراج ساعت‌ها را هم نداشتیم که الان خود این ساعت‌ها دارند 10- 15 میلیون دلار می‌فروشند. در دل بحران هم فکر نمی‌کردیم جمع کنیم و برویم. از اول آمدیم که بمانیم و می‌مانیم؛ اکنون که خیالمان هم راحت است زیرا اطمینان منطقه را داریم و کاملا اثبات شده‌ایم؛ یقین بدانید هستیم.

ایران هم دهه‌ای که گذشت را با تحریم پشت سر گذاشت و با قطع سوئیفت کار به جایی کشید که انتقال پول هم برای ایرانیان با دشواری انجام می‌شد، آیا این تحریم‌ها برای کریستیز هم دردسر ساز شد؟

جی ها: در طول این سال‌ها هنر و آثار هنری جزء تحریم‌ها نبودند ما هم توانستیم با دریافت آثار هنری زمینه فروش‌شان را فراهم کنیم؛ اما مشکلات بعد از این مرحله شروع می‌شد؛ همان طور که اشاره کردید مباحث مالی و نقل و انتقال بانکی به خاطر تحریم‌ها کار را سخت کرد؛ مثلا خریداران آمریکایی به طور مشهود می‌ترسیدند کار ایرانی بخرند چون از سرانجام فرایند پرداخت به یک ایرانی مطمئن نبودند؛ کسانی که از داخل ایران قصد خرید داشتند، عملا امکان شرکت نداشتند ... بگذریم، مهم اینست که همیشه توانستیم هنر ایران را بفروشیم و تمام تحریم‌ها نتوانست مانع این کار شود؛ خوشبختانه اکنون امیدواریم سال آینده با برداشته شدن تحریم‌ها این مشکلات به کل حل شود.

شایعه‌ای در تهران پیچیده که فقط شما می‌توانید صحت و سقم آن را تعیین کنید؛ زیرا طبق عرف جهانی فهرست خریداران حراج سری است و فقط شما از آن اطلاع دارید؛ گفته می‌شود عرب‌ها کار ایرانی نمی‌خرند؛ آیا چنین اتفاقی را تأیید می‌کنید؟

جی ها: این کاملا برعکس است. در تمام این مدت عرب‌ها کار ایرانی‌ها را خریدند. این ایرانی‌ها هستند که هرگز کار عرب‌ها را نمی‌خرند؛ البته کار ارزشمند کریستیز این است که به لطف هنر، تمام خاورمیانه را به هم نزدیک و متصل کند و آن را در جهان و عرصه بین‌المللی به عنوان یک هویت شاخص معرفی کند؛ باید دقت داشت از گذشته کشورهایی مثل ایران، لبنان، مصر بازار هنر قوی داشته‌اند اما هیچ کس نمی‌دانست اینها چکار می‌کنند، ما توانستیم این پتانسیل‌ها را کنار هم بیاوریم. کریستیز باعث شد هنرمندان ایرانی بدانند هنرمندان عرب چه می‌کنند و برعکس. برگردیم به پرسش شما: حقیقت این است که خیلی از آثار ایرانی را عرب‌ها می‌خرند.

من اطلاع دارم که در حراجی اخیرتان یک ایرانی چند کار عرب خریداری کرده است.

جی ها: کاملا درست است. در 12 ماه گذشته است که شاهدیم ایرانی‌ها کار عرب‌ها را می‌خرند؛ به نظرم خیلی اتفاق مهمی‌ست و به شدت امیدواریم این مهم تبدیل به یک رویه شود.

ورود آثار هنری که در اصالتشان تشکیک می‌شود دیگر سوال جدی جامعه هنری ایران است؟ هر چند جامعه ایرانی به جهت تولید آثار جعلی نخبگان هنری‌اش نقد جدی به خود هم دارد، اما می‌پرسد چرا این آثار به کریستیز خاورمیانه هم راه می‌یابند؟

جی ها: سوال مهمی است؛ پاسخش چند بخش دارد: اول اینکه در تمام 10 سال گذشته ما بالای سه هزار اثر هنری را روی میز حراج فرستادیم که شمار آثاری که روی آنها تردیدی به وجود آمده حتی یک درصد هم نبوده است بنابراین این مقدار بسیار کوچک است.

نکته دوم اینکه وقتی اثر هنری جهت حضور در حراج تایید می‌شود، دقت‌های متعددی روی آن انجام می‌شود: دقت در تاریخچه اثر مثلا اینکه به مجموعه چه کسی تعلق داشته، آیا برگه فروش آن موجود هست ... سپس متخصصین خاص حراج آن را بررسی می‌کنند، اگر لازم باشد از بیرون کارشناسان خبره استخدام می‌شوند این کار را انجام دهد. هر نوع تاریخچه در گالری، کتاب، مجله و هر نوع اطلاعات دیگر پیرامون یک اثر را جمع‌آوری می‌کنند ... کریستیز حتی عکس‌های آن اثر که در خانه کسی آویزان بوده را هم پیگیری می‌کند و گاه به عنوان سند در کاتالوگ منتشر می‌کند که نشان دهد در طول این سال‌ها این کار کجا بوده و بسیاری مراحل کارشناسی جدی؛ برای هر کاری که در حراج به فروش می‌رود این فرایند دقیق ارزیابی طی می‌شود.

نکته سوم؛ وقتی که کسی می‌آید و می‌گوید این کار اصل نیست باید دلایل قانع‌کننده علمی و مستند هم بیاورد. خیلی مواقع می‌گویند من خود کار را ندیدم، خانواده یا دوست هنرمند فقید می‌گویند همچین کاری اصلا خلق نشده است یا ما چنین کاری از هنرمند ندیده‌ایم. دیگری می‌گوید این کار به قدرتی که هنرمند فقید شناخته می‌شود نیست و یا ده‌ها نظر مشابهه این جملات؛ هیچ یک از اینها حرف مستدل، جدی و با پشتوانه‌ای نیست زیرا ما می‌گوییم هر هنرمندی یک انسان است، فراز و فرود داشته؛ مثلا من یا شما چند بار شده پای کاغذی امضا کردیم و با امضای همیشگی‌مان فرق داشته است؟ به حتم همه آثار یک هنرمند قوی نیست و در طول فعالیتش کارهای متفاوتی کرده که ممکن است فرزندانش هم ندیده باشند. خیلی راحت است که انگ بزنیم که یک کار اشتباه است ولی بدون پشتوانه حرف زدن هم اشتباه است. خانواده‌ها برای اینکه هنرمندشان را بزرگ نگه دارند، یا از روی دلسوزی این کار را می‌کنند حال آنکه چنین اظهار نظرهای احساساتی بیشتر به ضرر هنرمندشان تمام می‌شود؛ ما به همه نظرات گوش می‌دهیم اما بر اساس نظرات کارشناسان و متخصصان خبره درباره اصالت آثار تصمیم می‌گیریم.

چهارم اینکه حراج کریستیز پشت درهای بسته انجام نمی‌شود، شفاف و در حضور جمعیت آشنا به هنر آثار به فروش می‌رسد، حتی یک ماه قبل از حراج همه آثار در کاتالوگ چاپی و نیز وب سایت منتشر می‌شود تا همه کارشناسان روی آن دقت کنند، هزاران نفر در دور دنیا این آثار را می‌بینند، چک می‌کنند و این منجر می‌شود که اگر کسی نظری یا ایده‌ای دارد وقت یابد نظرش را اعلام کند و ما مشتاقانه این نظرات را می‌گیریم و این نقطه قوت ماست. چون می‌اندیشیم مردم اگر از کریستیز خرید کنند، شب با خیال راحت می‌خوابند. مردم می‌دانند که اگر اتفاقی بیفتد کریستیز یک سیستم ضمانتی مطمئن دارد، ما پول را برمی‌گردانیم و مشکل را حل می‌کنیم.

پنجم؛ مهم این است که ورود یک اثر جعلی به مارکت هنر امری غیر عادی و حادثه‌ای غیر مترقبه نیست؛ همه جای دنیا این اتفاق می‌افتد: لندن، پاریس، نیویورک ... این اتفاق مختص خاورمیانه نیست. تا وقتی هنر هست، هنر قلابی هم خواهد بود، این یک واقعیت است.

و نکته ششم اینکه ما حتما تیم‌های ارزیابی جدیدی را به جمع‌مان اضافه خواهیم کرد؛ حتما گروه بزرگتری از کارشناسان این کارها را بررسی می‌کنند؛ خیال‌تان راحت باشد که این کار را خواهیم کرد؛ تمام سعی‌مان را می‌کنیم تا در دراز مدت همان کم‌تر از یک درصد تردید در طول 10 سال هم اتفاق نیفتد.

آیا کریستیز در تهران نماینده دارد؟

جی ها: خیر، ما دفتر نمایندگی در تهران نداریم لذا نماینده‌ای نداریم؛ اما با خیلی‌ها کار می‌کنیم و از خیلی‌ها مشورت می‌گیریم؛ برایمان خیلی نکته مهمی است که هرکس که می‌خواهد بتواند با کریستیز کار کند و هر کس دوست دارد بتواند اثر هنری را به طور مستقیم برای‌مان بفرستد و مستقیم با ما تماس بگیرد و لازم نباشد از هیچ مرحله و فیلتری بگذرد؛ هر کسی می‌تواند اثر هنری به ما پیشنهاد دهد که اگر دارای کیفیت باشد حتما آن را در حراج شرکت می‌دهیم.

یعنی اگر کسی اثر هنری شاخصی دارد می‌تواند مستقیما به ایمیل شخصی شما یا دفترتان بفرستد؟

جی ها: بله کاملا این امکان وجود دارد. نمی‌دانم این شبهه از کجا آمده که ما در تهران فیلتری داریم؛ این مصاحبه بهترین فرصت است تا این گمان اشتباه از بین برود؛ ما در دفتر دبی 5 نفر هستیم و اطلاعات‌مان از تلفن تا ایمیل در کاتالوگ‌ها و روی سایتمان هست و هر کسی می‌تواند آزادنه با ما در ارتباط باشد؛ می‌توانند آثار پیشنهادی ایمیل کنند، الان هم خیلی‌ها این کار را می‌کنند، خیلی‌ها ارزیابی می‌خواهند یا حدود قیمت می‌خواهند، ما با بسیاری از چهره‌های شناخته شده، مدیران گالری‌ها و حتی هنرمندان ایران در ارتباط مستقیم هستیم؛ اما این فکر که در تهران کانالی هست برای ارتباط با کریستیز باید از آن عبور کرد، صحت ندارد و باید تمام شود. البته فکر می‌کنم اهالی هنر از این موضوع اطلاع دارند و می‌دانند انحصاری وجود ندارد و خیلی‌ها مستقیم و از هر جایی به ما کار پیشنهاد می‌کنند.

logo-samandehi