لیلی گلستان: هیچ‌وقت فکر نکردم دست از کار بکشم

به گزارش گالری آنلاین ، مدیر گالری «گلستان» در گفت‌وگو یی با خبرنگار سرویس هنرهای تجسمی ایسنا، اظهار کرد: سال 94، سال خیلی خوبی برای گالری بود و من از سال گذشته، بخصوص از شش‌ماه دوم آن، به‌شدت راضی هستم. گالری «گلستان» در یک سال گذشته، تماشاچی‌های زیادی داشت و شب‌های افتتاحیه با استقبال خوبی از طرف مخاطبان مواجه شدیم.

او ادامه داد: پس از روی کار آمدن دولت جدید، مخاطبان رغبت بیشتری برای حضور در گالری، دیدن آثار و خریدن آن‌ها نشان دادند. شاید بتوان گفت، فروش سال گذشته‌ی ما، در تمام سی و چند سالی که گالری «گلستان» فعال بوده، وجود نداشته و تکرار نشده است.

گلستان همچنین بیان کرد: ما در این یک سال، جوان‌های خوب و بااستعدادی را کشف کردیم و این موضوع، برای آینده‌ی هنرهای تجسمی ایران بسیار امیدوارکننده است. البته در صورتی این آینده درخشان خواهد بود که این جوانان بتوانند با خیال راحت کار کنند.

او ادامه داد: در این سال‌ها هیچ‌وقت به این موضوع فکر نکردم که کار مدیریت گالری را کنار بگذارم و دست از کار بکشم، مگر این‌که یک روز کار از من دست بکشد!

این مترجم در بخش دیگری از سخنانش، درباره اثر جدیدش در حوزه‌ی ترجمه نیز توضیح داد: خوشبختانه در نوروز 95 ترجمه کتاب «نقاش‌ها همیشه پول دوست داشته‌اند» را پاک‌نویس کردم و آماده تحویل به ناشر است. این کتاب توسط یک زن محقق نوشته شده و درباره چند نقاش و تمهیداتی است که آن‌ها برای فروش آثارشان به کار برده‌اند.

او افزود: ترجمه این کتاب خیلی برایم خوب بود و واقعا به خودم خوش گذشت، چون کارهای عجیب و غریب نقاشان این کتاب برایم آشنا و ملموس بود و مانند آن‌ها را در میان نقاشان ایرانی سراغ داشتم. چون سرم شلوغ بود و کار گالری وقتم را می‌گرفت ترجمه این کتاب به جای پنج‌ماه، یک‌ونیم سال طول کشید و برای اولین‌بار در آماده کردن آن برای ناشر بدقولی کردم، اما مطمئنم که این کتاب به‌خاطر موضوعی که دارد مورد استقبال علاقه‌مندان و هنرمندان قرار می‌گیرد.

گلستان همچنین گفت: متأسفانه نسخه اصلی کتاب عکس ندارد، در حالی که خودم فکر می‌کنم در کنار بعضی مثال‌هایی که در کتاب هست، باید تصاویری باشد. خودم دلم می‌خواست تصاویر را پیدا کنم، اما باید درباره این کار با ناشر صحبت کنم.

به گزارش ایسنا، لیلی گلستان (تقوی شیرازی)، مترجم و مدیر گالری گلستان 23 تیرماه 1323 در تهران متولد شد. پدرش ابراهیم گلستان، فیلمساز و نویسنده است و برادرش کاوه گلستان، عکاس بود. او پس از تحصیل در پاریس به ایران بازگشت و در کارخانه پارچه‌بافی به‌عنوان طراح پارچه مشغول به کار شد. مدتی را نیز در تلویزیون ملی ایران مدیر برنامه کودکان و نوجوانان بود. پس از آن به ترجمه‌ آثار بزرگان ادبیات پرداخت و در سال 1360 کتاب‌فروشی گلستان را افتتاح کرد. هشت سال بعد، این کتاب‌فروشی را به گالری و محلی برای نمایش آثار هنرمندان تبدیل کرد که تا امروز به کار خود ادامه داده است.

«زندگی، جنگ و دیگر هیچ»، «گزارش یک مرگ»، «قصه‌ها و افسانه‌ها»، «میرا»، «بیگانه» و «مردی که همه چیز همه چیز همه چیز داشت» از جمله کارهای او در حوزه ترجمه هستند.

logo-samandehi