استپانیان: جزو کشورهای صادرکننده عکاس شده‎ایم


آرمان استپانیان عکاس پیشکسوت معاصر درباره جایگاه امروز عکاسی در ایران و این موضوع که چگونه می‌‏توان نگاه کاربردی درستی به هنر عکس داشت گفت: مسئله عکاسی در کشور ما موضوع پیچیده‎ای است که نیاز به بررسی در ابعاد مختلف دارد. به طور کلی عکاسان در ایران کمتر به عکاسی در محیط شهری گرایش دارند و بیشتر عکس‎هایی که در نمایشگاه می‎بینیم حاصل کار در محیطی بسته گرفته شده است. از عکاسی مستند اجتماعی و خبری چندان خبری نیست زیرا من اعتقاد دارم که این نوع عکاسی را کشته‎اند. به علاوه یک عکاس با یک دوربین چند میلیونی ترجیح می‎دهد اصلا به خیابان نرود، دوربین همه سرمایه زندگی من به عنوان یک عکاس است و ما هر لحظه ممکن از سوی مردم یا یک پلیس مورد بازخواست قرار بگیریم چرا که هنوز جامعه به درستی عکس و عکاسی را نمی‎شناسد.

عکاسی در ایران نوعی تابو است مثلا شما نمی‏‌توانید از افراد به راحتی عکس بگیرید، به ویژه زنان به دلیل شکل خاص فرهنگ ایران کمتر اجازه می‏‌دهند شما هنگامی که کار مستند اجتماعی می‌‏کنید از آنها عکاسی کنید. این موضوع فقط مخصوص ایران هم نیست و مثلا در آمریکا این تابو در مورد عکاسی از کودکان وجود دارد. با این حال در ایران هنوز نسبت به دوربین نوعی بدبینی وجود دارد و آدم‎ها در هر سن و جنسی که باشند کمتر می‌پذیرند از آنها عکاسی شود.

امروز می‎توانیم به راحتی ببینیم که کلیپ‎های موسیقی و فیلم‌های سینمایی تا چه اندازه برپایه عکس هستند و از آن استفاده می‎کنند با این حال ما بیش از آنکه در ایران از کارکردهای عکس استفاده کنیم جزو کشورهای صادرکننده عکاس شده‎ایم زیرا به دلیل فضای نامناسب برای عکاسی بسیاری از عکاسان ایرانی هر سال از کشور خارج می‎شوند.

در فرانسه یا آمریکا به راحتی در گوشه خیابان‏‌ها یا فضاهای عمومی نمایشگاه عکس خیابانی برپا می‎کنند. اینجا چنین موضوعی کمتر دیده می‎شود که البته بیشتر هم در مکان‎های رسمی مثل ایستگاه مترو یا پیاده رو خانه هنرمندان وجود دارد و هنرمندان به سراغ چنین نمایشگاهی نمی‏‌روند یا اساسا نمی‎توانند بروند.

سال ۱۳۷۹ در فرانسه بود که دیدم برای پوشش فعالیت‎های ساختمانی نقاشی‎های معروف فرانسوی را در ابعاد بسیار بزرگ پرینت گرفته‎اند و جلوی این ساختمان‌های در حال ساخت یا نوسازی آویزان کرده‌اند. این موضوع می‎تواند با عکس نیز تکرار شود و ما نیز می‏‌توانیم از آن استفاده کنیم اما چه کسی باید چنین طرح‎هایی را عملی کند؟ قطعا چنین طرح‎هایی که هزینه بسیاری نیز دارد برعهده هنرمندان نیست و شهرداری‌ها یا نهادهای دولتی باید به فکر چنین کارهای باشند.

اکنون درهای ایران دوباره باز شده است و هر روز شاهد سفر توریست‌های بسیاری به ایران هستیم اما نکته‎ای وجود دارد و آن اینکه همه این گردشگران کتابچه‌های راهنما و نقشه‎ها و کتاب‎های عکسی از ایران را در دست دارند که در خارج از ایران منتشر شده است. برای من واقعا مایه شرمساری است که ما کتاب‌های برای ارائه به این افراد نداریم و این موضوع خود می‌‏تواند به عنوان یک پروژه تعریف شده و به عکاسان سپرده شود تا با کمک آنان محصولاتی برای معرفی به جهان با استفاده از عکس تولید شود.

ما هر سال ۱۵۰ فارغ‏‌التحصیل عکاسی در ایران داریم که متاسفانه برای این جوانان کاری وجود ندارد و همه این‎ها در نهایت یا به کارهای تبلیغاتی روی می‎آورند و یا به سراغ عکاسی چیدمان می‎روند درحالی که در این کشور باید از هرکسی که سواد و تخصصی دارد استفاده شود و فضای کار برای او به وجود آورند زیرا کارهای بسیاری هست که می‎تواند در ایران انجام شود.

منبع : هنرآنلاین

logo-samandehi